عارف امید
مطلب قبلی ام « به آنهاییکه ازجهادوجهادی ها میګویند» که واکنش عده ای ازدوستان رادرپی داشت و اغلب دوستان برداشت های بنده را ازجهادتکمیل وبه پاسخ هواخواهان جهادی هاپرداختند که باینصورت مرا ازپاسخ وتبادل نظردرزمینه برحزرداشتند
۰
درصفحه تبادل افکارپورتال افغان - جرمن محترم عبدالقیوم معلم منظره واقعبینانه از رهبران جهادی وجهادایشان وخوش خدمتی آنها به اجانب ترسیم نموده ولی درمورد آنعده از رهبران وچهره های شناخته شده تنظیم ها که ازآن نام برده نګاشته اند« ۰۰۰ د داودخان لخوا دپاکستان پلاس کې ورکړل شول ، ۰۰۰دداود خان دي کړونو د پاکستان شیطانې ادارې ته چانس ورکړئ څو په افغانستان کي د اسلامي بنیادګرۍ د یو سازمان د جوړیدو تهداب کښیږدي۰» خدمت جناب شان عرض نمود۰
درزمینه فقط داودخان را موردنکوهش قراردادن دورازانصاف خواهدبودزیرا برخی ازپیروان جنبش اسلامی حتی درزمان محمدظاهرشاه علیه پروګرام های مترقی او به فعالیت های تخریبی منجمله پاشیدن تیزاب بروی دختران ایکه به مکاتب میرفتندمتوصل ګردیده بودند۰ البته ازاشتباهات جمهوری جوان کشورکه درآن پرچمی ها این مزدوران مسکوسهم چشمګیری داشتندنمیتوان چشم پوشید۰اماآنچه درزمینه بنظربنده درخورتوجه است ومیبایدسیاستمداران وسازمان های سیاسی وهرافغان آنرااکیدآمدنظرداشته باشدآن این است که اګربا حاکمیتی مخالفت داشته باشیم نبایدوسیله دردست اجانب شدوعلیه حاکمیتی قرارګرفت که بتاسف درآن مقطع زمانی کسانیکه محترم قیوم ازآن نام برده به دولتی بنام پاکستان پناه بردندومطابق اراده آن که به آتش کشیدن افغانستان بودعمل نمودند که با افغانستان درګیریک معضله ملی بودکه بهیچ وجه نمیتوان چنین موضعګیری را موجه دانست ۰
به آنهاییکه جهادتنظیم هارا پاسخ به اشغال شوروی میدانند لازم دانستم تا ازنګارشات واظهارات عده ازحامیان جهادی هانقل نمایم که جهادجهادی های افغانستان چوقت آغازشد ،هدف آن چی بودوکی این جهادرا رهبری واداره مینمود؟؟؟
روبین برنیت نویسنده امریکایی درصفحه ۱۸۵ کتاب (منازعه افغانستان) مینویسد: «رهبران اخوانی ها یک جنبش انقلاب اسلامی را براه نیانداختندآنچنانکه خودآنرا مسما مینمایند۰ فعالین آنها ( اخوانی ) که بعدآبربخش بزرګ جنبش مقاومت مسلط ګردیدند عملآ یک مجادله علیه افغانستان را آغازکردند۰» درمورد نقل قول فوق بایدګفت که اخوانی ها خود بربخش بزرګ جنبش مقاومت مسلط نګردیدندبلکه حامیان آنها آنانرامسلط ساختند۰
قاضی حسین احمدرهبرجماعت اسلامی پاکستان که اکثریت مطلق جنګجویان تنظیم ها منجمله طالبان درمدارس جماعت اسلامی پاکستان آموزش دیدنددرماه می سال ۱۹۸۸ درمصاحبه باندیم شاهدخبرنګار روزنامه دهیرالدپاکستان میګوید: « مجادله مجاهدین افغان درزمان آقای بوتو آغازیافت ۰ او(بوتو) تمام امکانات رادراختیاررهبران اسلامی ګذاشت تامجادله شانرا علیه دولت متمایل به شوروی داودشروع کنند۰ ګلبدین حکمتیار، ربانی ، یونس خالص همه به پاکستان منحیث مهمانان دولتی آمدند۰ به اساس دعوت آقای بوتوبه آنها امکانات تربیه نظامی هم تقدیم شد۰ بوتومهندس پالیسی افغانی مابود۰ ضیآ تنهاآن پالیسی را ادامه داد»۰
دګروال محمدیوسف که چهارسال مسؤل شعبه افغانی آی اس آی بوددرصفحات ، ، ، مینویسد:
« من بحیث رئیس شعبه افغان درآی اس آی نه تنها مسؤلیت آموزش وتسلیح مجاهدین را بعهده داشتم بلکه عملیات ایشانرا درداخل افغانستان نیزپی ریزی مینمودم۰ هدف من این بودتا افغانستان را بحیث ویتنام شوروی ها درآورم۰ افغانستان را بایدآهسته آهسته به آتش کشانید۰»۱ یوسف درمورداهداف ایکه میباید مجاهدین آنرا ازبین ببرند ازپالیسی پاکستان چنین برده برمیدارد:« مؤسسات تعلیمی بهترین اهداف را تشکیل میدادچون همه پرسونل کمونست های بودند که به شاګردان عقایدمارکسیستی را تلقین مینمودند۰» ۲
یوسف درزمینه نقش آی اس آی مینویسد:« درمدت هشت ساله جنرال اختربرسمت ریاست عمومی آی اس آی این یک مشی بودکه وی برآن بالمواجه ثابت قدم مانده بودیعنی این سلاح دید آی اس آی است که به کی ، چقدروکدام انواع اسلحه را میدهد » ۳
یوسف درصفحه ۱۶۵ کتاب خویش درمورد تحویل اسلحه به تنظیم های جهادی که مایه شرم هرافغان است مینویسد : « ۰۰۰ هذالک ، دریک دست علف بخاطر جلب پیشکش داشتم ودردست دیګرچوب دنده بخاطرراندن یعنی دریغ داشتن ازاسلحه۰ اګرآی اس آی چنین امتیازی فوق العاده ای را نمیداشت ، درآنصورت وظایف من نیزبکلی ناامیدکننده بود»
دراین بخش میخواهم به دوست محترم که نګاشته اند« مردم مجاهد و مسلمان افغانستان با شما چون اشغالګران شوروی تصفیۀ حساب خواهند کرد۰» بایدنوشت که من درزمان اشغال خاینانه شوروی با قلم وکتاب سروکارداشتم وفرزندان وطنم راآموزش میدادم نه اینکه اسلحه بدست بنام جهادوانترناسیوناسم درخدمت اجانب قرارداشته باشم۰ ازینکه چرا من بعدازاشغال شوروی درجبهه مخالف که خودرا جهادیها میګفتندقرارنګرفتم علتش این بودکه من وسایر افغانهاشاهدآن بودیم که تنظیم ها وسیله دردست اجانب ومصروف تخریب ساختارهای زیربنای افغانستان منجمله مؤسسات تعلیمی کشوربودند۰هدف تخریب نهادهای تعلیمی وفرهنګی کشوراین بودتا اطفال ونوجوانان مابیسوادباشندتا درآینده چون مرده ها آنرا استعمال نمایندوامروزهم ما شاهدآنیم که مخالفان مسلح کنونی قبل ازهمه مصروف تخریب مؤسسات تعلیمی کشوروجلوګیری ازوروداطفال وطن به مکاتب هستند۰ با درنظرداشت این واقعیت انکارناپذیرمردم افغانستان با آنهای تصفیه حساب خواهندکردکه درطول قریب چهاردهه اخیر بنام جهادمصروف تخریب وطن بوده اند۰درطول سال های بحران کشورما شاهدآن بودیم وهستیم که تفنګ بدستان افغان بیشترازهمه آنهایی را کشتند وسربریدندکه باکتاب وقلم و رسانه ها سروکارداشتند ۰ ممکن من وسایراهل قلم ونظر، معلم ، محصل ،خبرنګار وژورنالست راکه حقیقت میګویند وواقعیت هارابیان میدارند ازمیان بردارنداما آنهابدانند که نمیتوانند حقیقت را نابودسازند۰هواخواهان تنظیم های بنیادګرا چون رهبران این تنظیمها پیوسته چون ګذشته بخاطر به سکوت وادارنمودن قلم بدستان روشن ضمیرومتعهدبه منافع ملی آنهاراکافر ، ملحد ،دشمنان اسلام ومجاهدین قلمدادمیکنندآنچنانکه برهان الدین ربانی در همایش مسعودشناسی ګفته بود:« آنهاییکه میګویندکابل را مجاهدین ویران نمودند دشمنان مجاهدین واسلام هستند ۰»۴ وقتی خواننده چنین درفشانی ربانی را میخواندپی میبردکه ربانی وشرکای جرایم متعدداوچګونه ازاحساسات پاک دینی ومذهبی مردم مسلمان ما سؤاستفاده میکنندتا دیګران پرده از مظالم وجنایات اووسایر بیګانه پروردګان وبیګانه پرستان برندارند۰
ماخذ :
۱- فاجعه قرن ما تلک خرس ، نویسنده دګروال محمدیوسف ومارک ادین ، مترجم نثاراحمدصمد، سال ۲۰۰۹ ، صفحه نخست ۰
۲- اثر بالا صفحه ۳۳۲ ۰
۳- اثربالا صفحه ۱۶۲ ۰
۴- صفحه فارسی بی بی سی ، ۱۰ /۱۱ /۲۰۰۹ ۰