رحمت اله روان
خارج کردن نیروها از افغانستان حرکت درستی است. حالا وقت آن است تا روی تهدید واقعی در همسایگی این کشور تمرکز شود؛ تهدیدی که از پاکستان ناشی میشود ، وما نمی توانیم اشتباهات ګذاشته را با ترک منطقه تکرار کنیم ،این مطلب در نشریه فارن پالیسی به نقل از جان کری، سناتور آمریکایی آمده است
وی چنین ادامه می دهد که باراک اوباما وعدهای را که در سال 2009 به مردم امریکا در مورد آغاز مسؤلانه پایانبخشیدن به جنگ در افغانستان داده بود، هفته گذشته به آن عمل کرد. تصمیم او در مورد خروج 33 هزار نیرو از این کشور تا پایان سال آینده از موضع قدرت اتخاذ شده است ،اسامه بنلادن را به پنجه عدالت سپردیم و القاعده را در افغانستان شکست دادیم. حال زمان آن است که حضور نیروهای امریکایی در افغانستان کاهش یابد و نیروهای افغان مسوولیت رهبری این کشور را بهدست گیرند و خود افغانها آینده آن را ترسیم کنند. حال زمان آن است تا روی تهدید واقعی تمرکز صورت گیرد؛ تهدیدهایی که از پاکستان ناشی میشود.کارهای زیادی است که باید انجام شود و خروج نیروها باید به عنوان آغاز مسیر جدید به سوی موفقیت نگریسته شود ،گامهایی که ایالات متحده، افغانها و جامعه بینالمللی در ماههای آینده باید بردارند، روشن و دستیافتنی است.
اول، ما باید بپذیریم که هنوز در دو جنگ جداگانه اما درهم تنیده درگیریم. جنگ نخست علیه طالبان به رهبری ملا عمر در جنوب افغانستان است، گروهی که به القاعده پناه داد. ما باید مطمئن شویم که آنها بار دیگر این کار را نمیکنند. افزایش نیرو توسط اوباما، ارتش نیروهای مورد نیاز را برای راهاندازی عملیات علیه طالبان افغان فراهم کرد، پایگاههای آنان را تضعیف و رهبران این گروه را وادار کرد تا مذاکرات را به عنوان راهی برای نجاتشان مدنظر گیرند ،تلاشهای مصالحه ما عمدتاً روی این گروه متمرکز است. این گروه هرچند تفسیر رادیکال از اسلام دارد، اما منافع آن در درون مرزهای افغانستان محدود میشود ،جنگ دیگری، علیه آنهایی است که احتمالاً سازشناپذیراند و همچنان میخواهند به ما حمله کنند. این گروهها عبارت از شبکه حقانی و متحدین آن است که در مناطق شرقی افغانستان و مناطق غربی پاکستان مستقر میباشند. همانطوری که نیروهای ما از جنوب به شرق رو میکنند، ماموریت آنها نیز باید مطابق آن، از مبارزه ضدشورش به مبارزه ضد تروریزم تغییر یابد. این وظیفه نیروهای امنیتی افغان است تا قلب و دل مردم خود را بدست آورند. در امتداد مرز با پاکستان، جایی که گروههای شورشی تهدیدهای بزرگی را خلق میکنند ما باید به آموزش نیروهای ویژه افغان و همکاری نزدیک با آنها و ارتش پاکستان ادامه دهیم تا این گروهها را یکبار و برای همیشه ریشهکن سازیم. آنهایی که خواهان آسیب رساندن به ما هستند، هیچ فرصتی نخواهند داشت
دوم، ما باید با پاکستان کار کنیم تا هم منافع ما در افغانستان تامین گردد و هم منافع پاکستان. این کار آسان نخواهد بود از هنگامی که اسامه بنلادن در نزدیک یک اکادمی نظامی مهم پاکستان کشته شد روابط دو کشور به شدت تیره شد ،سیاستمداران و مردم امریکا با ناباوری به این قضیه نگاه کردند که چگونه مهمترین فرد تحت تعقیب امریکا در یک منطقه هموار در فاصله چند ساعته از اسلامآباد، پنهان شده است و در همان حال، رهبران پاکستان به خشم آمدند و به خاطر نقض حاکمیت ملیشان شرمنده شدند. این کار نیز مشکل است، چرا که بعضی از شبکههای شورشی روابط دیرینه با دولت پاکستان دارند و همواره به عنوان ابزار در جنگ علیه هند مورد استفاده قرار گرفتهاند. دولت پاکستان به آنها پناه داده تا از آنجا برنیروهای امریکایی در افغانستان حمله کنند. در عین زمان، شماری دیگر از گروههای شورشی بر نیروهای امنیتی و افراد ملکی در پاکستان حمله کرده و بیش از 35 هزار نفر را کشتهاند ،با وجود این تفاوتها، نقطه مشترک با پاکستان وجود دارد. ما منافع مشترک روی یک راه حل سیاسی برای پایان دادن به جنگ در افغانستان و خروج گروهی نیروهای امریکایی از این کشور داریم. ما دارای منافع مشترک در مورد خویشتنداری با گروههای تندروی هستیم که بر پاکستان حمله میکنند، اما از راهاندازی حملات به شیوه مومبای که میتواند روابط هند و پاکستان را خراب سازد، اجتناب میکنند ما باید روی این منافع مشترک کار کنیم
سوم، ما باید روی یک راه حل سیاسی برای افغانستان تلاش کنیم، چرا که سر انجام، راه حل نظامی برای مشکل این کشور وجود نخواهد داشت. از همین روست که من خیلی خوشحالم که اداره اوباما به صورت جدی گفتگوها با طالبان را تعقیب میکند. برای عملی شدن پروسه مصالحه، ما باید به دقت به شرکای افغان و پاکستانیمان گوش دهیم تا مطمین شویم که هر معاملهای که صورت میگیرد منافع واقعی آنها را بازتاب میدهد و از حمایت منطقهای برخوردار است. ما همچنان میخواهیم مطمئنن شویم که حقوق تمامی افغانها از جمله زنان و اقلیتها محفوظ هست. ما میتوانیم در راهاندازی گفتمان منطقهای دربارهی افغانستان کمک کنیم که در آن بازیگران کلیدی مانند پاکستان، هند، روسیه، عربستان سعودی و کشورهای همسایه آسیای مرکزی و حتی ایران در آن مشارکت داشته باشند ،
چهارم، ما باید مطمئن شویم که رهبران و مردم افغانستان میدانند که سرنوشت کشورشان در دستان خودشان میباشد. رییس جمهور کرزی گفته است که به قانون اساسی افغانستان احترام میگذارد و در سال 2014 زمانی که انتخابات ریاست جمهوری بعدی این کشور برگزار میشود، از سمتش کنار میرود. این یک فرصت کلیدی برای افغانها خواهد بود تا فصل جدیدی را در این کشور رقم بزنند ،واگذاری موفقانه مسؤلیتها با چالشهایی همراه خواهد بود ما باید در مورد اینکه چگونه میتوانیم به نحو احسن ارتش و پولیس را ایجاد کنیم که بعد از ترک این کشور افغانها دارای یک نیروی امنیتی موثر و توانمند باشند، مجددا فکر کنیم. ما نمیخواهیم 350 هزار نیروی مسلح بدون حقوق و خشمگین برجای بگذاریم ما همچنان باید گامهای استوار برداریم تا از سقوط اقتصاد دوران جنگ که در ایجاد آن کمک کردهایم، جلوگیری کنیم. این کار از طریق کاهش آهسته کمکهای ما و همکاری با دیگر کمککنندگان میسر میشود ،بر اساس گزارشات بدین ترتیب یک معاش معیاری را پایهریزی کنیم که از استخدام تعداد زیادی از کارمندان واجد شرایط افغانستان در دولتها و یا نهادهای خارجی جلوگیری شود ،حامد کرزی نیز باید نقش خود را بازی کند. این بدان معنا است که از طریق حمایت از صندوق بینالمللی پول جهت توسعه معیارهای قابل قبول بانکی، دستیابی به ثبات مالی و حل و فصل بحران کابلبانک، اقتصاد افغانستان را در مسیری درست قرار دهد ،آقای کرزی در عین حال باید از طریق انحلال دادگاه ویژه انتخاباتی که تلاش دارد نتایج انتخابات پارلمانی سال گذشته را باطل اعلام کند، مشروعیت پارلمان را دوباره به آن بازگرداند و گامهای استوار در مبارزه با فساد افسار گسیختهای بردارد که مردم افغان را از دولتشان جدا ساخته است ،جادهای که از افغانستان به امریکا منتهی میشود هموار نخواهد بود. جنگها یک شبه پایان نمییابند و ما نمیتوانیم اشتباهات گذشته را با ترک منطقه تکرار کنیم ،هرچند نیروهای ما خارج میشوند، طالبان و دیگر گروهها باید بفهمند که ایالات متحده به مدت طولانی متعهد باقی میماند و هرگز پناهگاههای شورشیانی را که منافع امریکا را تهدید کنند تحمل نخواهد کرد اما اگر ما روی آنچه که ضروری، دستیافتنی و دوامدار است تمرکز کنیم، نیروهای ما میتوانند به وطن برگردند و در همان حال یک افغانستان باثبات را به جا بگذاریم که قادر به تعیین سرنوشت آینده خود باشد
در عین زمان وزیر دفاع پاکستان در هفته ګذاشته ګفته است که برقرار نمودن تماس با طالبان به دلیل اینکه مکان و جای آنها برای حکومت پاکستان روشن است، ساده میباش احمد مختار، وزير دفاع پاکستان در گفتگو با رسانهها در مورد مذاکره با طالبان گفته است که باید در پروسه صلح، طالبان افغانستان و پاکستان هر دو سهیم باشند ،او میگوید برای حکومت پاکستان معلوم است که طالبان در کجا هستند و مراکز و ادارات آنها در کجاست؛ تماس گرفتن با آنها موضوع مشکلى نيست. با تمام طالبان بايد مذاکره صورت گيرد؛ چرا که تمام محلات آنها به حکومت معلوم است ،این اظهارات در حالی بیان می شود که ظاهراً ایالات متحده امریکا در گفتگوهای صلح با طالبان که رییس جمهور کرزی نیز آن را تأیید کرده است نقش پاکستان را نادیده گرفته است ،احمد مختارهمچنین افزود که طالبان می توانند برای مذاکره به عربستان صعودی برود زیرا آنها با کشورهای دیگر آسیایی میانه نیز رابطه خوبی دارد ، به ګفته وی،طالبان مسلح با احزاب مذهبی په کستان نیز رفت وامد دارند ،گفتنی است که نظامیان پاکستان روابط درازمدتی با طالبان افغانستان دارند و به صورت مکرر گفته اند که راه تامین صلح و پایان بخشیدن به جنگ 10 ساله در افغانستان، از اسلام آباد میگذرد. دولت افغانستان برای چند سالی تلاش کرد مستقیماً با طالبان گفتگو کند و آنها را به روند صلح راضی سازد اما ظاهراً این تلاشها نتیجه نداده است
بعد از سخنرانی اوباما در مورد کاهش سربازان امریکایی در افغانستان ، همه به یک موضوع چشم دوخته اند که مذاکرات صلح با طالبان آغاز شده و شاید از این طریق یک روزنه امیدی برای صلح در افغانستان باز شود در ضمن احمد رشید، نویسنده و کارشناس امور سیاسی پاکستانی طی مطلبی نوشته است، هر چند حملات طالبان بر هتل اینترکانتیننتل تا حدی به این امیدها ضربه وارد می کند، اما موضوع مذاکرات صلح موضوع مهم می باشد که در اواخر تفصیلات بیشتر در مورد آن به گوش می رسد ،به نوشته احمد رشید، مشکل دیگر اینست که بعضاً نام کسانی که در این مذاکرات سهم گرفته اند، افشا می شود که این عمل می تواند این افراد را به خطر روبرو بسازد
احمد رشید در مطلب خود می نویسد تنها بحران در افغانستان نیست که به مذاکرات صلح وابسته می باشد، بلکه نتایج چنین مذاکرات بر صلح و ثبات تمام منطقه از جمله کشور آسیب پذیر پاکستان تاثیر عمیق خواهد داشت ،به باور وی، نتایج مذاکرات بر این اساس مهم می باشد که همه درک کرده اند که جنگ داخلی افغانستان بدون تلاش های سیاسی که در آن حکومت افغانستان و طالبان و همین طور امریکا و پاکستان سهم داشته باشند، خاتمه نخواهند یافت به این معنی که نه خروج قوای خارجی و نه هم انتقال مسؤلیت می تواند زمنیه را برای صلح افغانستان فراهم سازد
احمد رشید که در مورد مذاکرات صلح بین امریکا و طالبان از مقامات طالبان و منابع غربی معلومات دقیق بدست آورده است، برای جلوگیری از شایعات بیشتر خواسته است که زمان، محل و طرز مذاکرات با طالبان با جزئیات آن شرح شود،به نوشته احمد رشید، در روزنامه فایننشل تایمز تلاش های صلح با طالبان از سال 2005 شروع شده اما تا دو سال اخیر کدام خبری مهم در مورد آن به گوش نمی رسید ،پروسه تماس ها در سال های اخیر گرم تر شده و طالبان خودشان با آلمان در این مورد ارتباط بر قرار کردند و اولین تماس در ماه سپتامبر سال 2009 در دوبی صورت گرفت. به نوشته روزنامه، دولت آلمان در افغانستان از احترام و اعتماد زیاد برخوردار است، زیرا جرمنی در جنگ های افغانستان هیچ گاه طرف واقع نشده و کمک های آن هم با قید و شرط همراه نبوده است
اولین ملاقات مستقیم بین رهبران طالبان و مقامات امریکایی در 28 نومبر سال 2010 در یک قریه کوچک در نزدیک شهر مونیخ آلمان برگزار شد،این ملاقات تحت رهبری یک دیپلومات آلمانی صورت گرفت و نمایندگان قطر هم به درخواست طالبان در آن سهم داشتند ،ملاقات دومی در 15 فبروری سال 2011 در دوحه صورت گرفت که سه روز بعد از آن وزیر خارجه امریکا در این مورد صریح ترین اعلامیه خود را به نشر رسانده و به مردم امریکا گفت که ما تلاش های دیپلوماتیک را بیشتر ساخته ایم که این بحران را به جهت سیاسی آن سوق بدهیم، این اقدامات اتحاد بین طالبان و القاعده را از بین می برد، شورش را در افغانستان خاتمه می دهد و نه تنها سبب تشکیل یک افغانستان با ثبات می گردد، بلکه به صلح و ثبات تمام منطقه کمک می کند ،ملاقات سومی در هفتم و هشتم ماه می باز هم در شهر مونیخ آلمان برگزار شد و تمام کسانی که در دو دور قبلی مذاکرات سهم داشتند در این مذاکرات هم اشتراک کردند ،اقدامات مورد بحث در این مذاکرات بیشتر قدم ها برای ایجاد اعتماد بین طالبان و امریکایی ها بود، از جمله آزاد کردن محبوسین طالبان، دور کردن تعزیرات علیه آنها، باز کردن دفتر نمایندگی طالبان و اقدامات دیگر ،به تعقیب این مذاکرات، شورای امنیت سازمان ملل متحد هم قدمی مهم برداشت و اعلام نمود که از این به بعد برخورد با طالبان با برخورد این سازمان با القاعده فرق خواهد کرد و روش فعلی که در این مورد در سال 1998 طرح شده بود، دیگر عملی نمی شود ،به نوشته روزنامه، بعد از هر ملاقات جزئیات مکمل آن به رییس جمهور کرزی هم رسانده شده است ، یکی از کارهایی را که آلمان انجام داده اینست که اطمینان حاصل کند کسانی که بنام طالبان در این مذاکرات سهم دارند، از شورای کویته تحت رهبری ملا محمد عمر هم نمایندگی می کنند ،یک رهبر سابق طالبان به احمد رشید گفته است مشکل اساسی بین امریکا و طالبان وجود دارد و آنها حکومت افغانستان را مشکل فرعی می شمارند. به گفته او طالبان می خواهند جامعه جهانی در این مذاکرات شامل باشد و مذاکرات با تضمین ها انجام شود، زیرا توافقات خود افغانها همیشه بخاطر رقابت های داخلی، عملی نمی شوند،روزنامه می افزاید یکی از اهداف آلمانی ها و امریکایی ها این است که در 10 سالگی کنفرانس بن که در سال 2001 برگزار شده و حکومت موقت افغانستان در آن تشکیل شد، کنفرانسی دیگر بین المللی در ماه دسمبر سال 2011 باز هم در بن برگزار شود که این بار طالبان هم در آن سهم داشته باشند. پای رحمت اله روان