نگاه دیگر به مصاحبه اقای امر ا لله صالح در برنامه « به عبارت دیگر»!

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times
م .نادر
امر ا لله «صالح» در مصاحبه اش در برنامه « به عبارت دیگر»  شبکه جهانی تلویزیون فارسی بی. بی. سی  صاف و سچه  مردم افغانستان را به ادامه و گسترش  جنگ داخلی و دفاع از منافع غربی ها در افغانستان فراخواند.

بتاریخ  3 می ،  در برنامه « به عبارت دیگر»تلویزیون فارسی بی. بی. سی ما شاهد مصاحبه و به تعقیب آن  بتاریخ 5 می، در لباس اپورزسیون در کنار عبد ا لله عبدا لله  ما شاهد  ، سخنرانی تند و غیر عادی و چشمان ۥپر از اشک اقای امر ا لله صالح رئیس پیشین استخبارات دولت سراپا فاسد ، نا کار امد و بحرا ن زای افغانستان  ، بودیم .
هر گاه  این  مصاحبه و سخنرانی که همزمان چند روز بعد از کشته شدن اسامه بن لادن رهبر شماره یک سازمان تروریستی القاعده صورت گرفت ، در پیوست و تسلسل با مصاحبه و سخنرانی های قبلی  اقای امر ا لله صالح بعد از برکناری اش از دستگاه استخبارات افغانستان ، بی طرفانه مورد تفکر و مداقه قرار بگیرد ، یک نتیجه به دست میدهد و آن اینکه اقای امر ا لله صالح خواستار ادامه جنگ، خواستار قدرت به قیمت بر بادی وطن  و  خواستار حضور دایمی« اشغال» غرب خاصتأ ایالات متحده امریکا در افغنستان که خود از برکت اشغال افغانستان به یک شخصیت « مطرح!» مبدل شده است ،میباشد. یعنی امر ا لله «صالح» در مصاحبه اش در برنامه « به عبارت دیگر»  شبکه جهانی تلویزیون فارسی بی. بی. سی  صاف  و سچه مردم افغانستان را به ادامه و گسترش  جنگ داخلی و دفاع از منافع غربی ها در افغانستان فراخواند.
این مسئله ، که پاکستان از روز  تاریخ  تولد خود 1947 میلادی  تا کنون در برابر  کشور ما خاصتأ  در دوران جهاد و بعد از آن تا امروز  از سیاست های  نا درست و دشمنانه استفاده کرده و در اینده نیز استفاده خواهد کرد و پاکستان مرکز تروریزم  و طالبان است  ،برای همه قابل درک و مفهوم است  ، زیرا  مداخله پاکستان در امور داخلی کشور ما تازه گی ندارد.
بنأ: این سوال به پاسخ نیاز ندارد ، که چرا پاکستان طرفدار یک حکومت تحت الحمایه  طرفدار خود در افغانستان است ؟ اما ما باید به مردم افغانستان ، نسل های اینده و تاریخ به این سوال پاسخ قناعت بخش بدهیم، که  چه کسانی با کدام تفکر بودند و استند که  برای پاکستان چنین فرصت ،  امکان  و جرات داد ه و میدهد ، که پاکستان بالای سرنوشت ما تصمیم  میگیرد ، آزادانه در امور داخلی کشور ما  مداخله میکند ، در نصب وتقرر  و بر کناری افغان ها  در دستگاه دولتی  رول دارد ؟!
نباید فراموش و انکار کنیم ، که  این ما بودیم  ، که زمامداران پاکستان توانست در وجود ما «افغان های ازادی خوا ؟!»  تمام اساسات اداری یک نظام 200 ساله را  بعد از حوادث ثور دوم چنان تخریب و نا بود کند ، که افغانستان تا امروز از آن رنج میبرد و در یک خلای قدرت و انارشیزم قرار دارد.
تنها در شعار و در لفظ موضعگیری ضد طالبانی و ضد پاکستانی داشتن  کافی نیست ، و نمیشود به این روش مردم را اغوا کرد و فریب داد.  برای ما  خیلی مهم است  ،تا  برای هویت ملی و تاریخی استقلال و ازادی کشور خود و سلامتی افغانستان  با دید وسیع و درک واقعیت های موجود جامعه  مسوولانه برخورد و موضعگیری کنیم  و  به آن اهمیت قایل شویم و به خون های ریخته شده مردم  در راه ازادی و استقلال کشور به مثابه یک فرزند اصیل وطن احترام قایل باشیم! .
زمامداران افغانستان باید  مشکل کشور خود را  بطور بنیادی با پاکستان و سایر کشور های همسایه از راه دیالوگ و سیاسی حل نماید نه از راه جنگ . در شرایطیکه  ما حتی قادر به دفاع از دروازه های ارگ و مراسم «  جشن پیروزی؟!» خود نیستیم ، چگونه و با کدانم نیرو میتوانیم در برابر پاکستان اتومی  بجنگیم ؟ . ما نباید دست به  سیاست ها و شعار های تحریک امیز و ما جراجویانه  بزنیم . ما نباید کشور خود را منحیث تخته خیز در برابر همسایگان  بکار بگیریم .  ما باید مردم را در یک تشکل فراگیر  با روش های مدنی برای دفاع از استقلال ازادی کشور ، قطع جنگ و خون ریزی و خاتمه دادن به بحران و بی ثباتی بسیج کنیم.  نه بر عکس ان؟!
ما باید با زبان سیاست و دیپلوماسی در مورد قضایای کشوری خاصتأ در مورد مسایل جنگ و صلح  حرف بزنیم و از خود طرح های سازنده و عملی  ارایه کنیم .
به صراحت باید اذعان کنم ، که «ما » در عرصه سیاست خارجی در طول تاریخ تا امروز سیاستمداران خوب  کمترداشتیم و هیچگاه روش ها و  سیاست های موثر، فعال و پیگیر را در عرصه مناسبات بین المللی با همسایگان دنبال نکرده ایم. متاسفانه  سیاست های ما همیشه یا پسیف بوده ، یا معاملانه گرایانه بوده و یا هم ماجراحویانه و تحریک امیز .   این  روش ها خاصتأ بعد  از  زمان  دوران جهاد تا امروز بیشتر به یک نوع  طرز تفکر برخی از شخصیت های جهادی و غیر جهادی  ، که  حل بحران  افغانستان را از دایره های تنگ فکری ، منافع تنظیمی ، سمتی ،  زبانی،  حزبی و قومی میبینند ،  مبدل شده است.
مردم ما  از جنگ خسته شده است ، با تمام تار و پود ، روح و روان خود از جنگ نفرت دارند .در این جنگ هر روز فقط افغان کشته میشود، خانه و اشیانه ای افغان به اتش کشیده میشود ، ادامه جنگ و حضور دایمی امریکا در افغانستان  به نفع منافع ملی ما نیست . ما باید به حال مردم رحم داشته باشیم  .  ما حق نداریم تحت شعار های کاذبانهء  مردم را برای ادامه و گسترش جنگ داخلی و دفاع از منافع غربی ها  بسیج کنیم و از کشته شدن  اسامه بن لادن به نفع منافع تنظیمی و گروپی خود آن هم به خاطر چوکی و مقام استفاده  ناجایز کنیم.!
ما شاهد حضور وحشت زدهء و سخنرانی  تند و غیر عادی عبد ا لله عبدالله و امر ا لله صالح  در  همایش کابل  که با  بیرق های سبز ، بازوبند ها و سربند های سبز تزئین شده  ، راه اندازی شده بود ، بودیم.
به باور من  این  حالت، شرایط و زمینه را برای  ایجاد یک سازمان خطرناک  تحت نام« بسیجی ها به جای شورای نظار»  که از تشکل  سازمان مخوف بسیجی های ایران الهام گرفته است، بشارت میدهد . و من این  چنین حرکت ها را برای ثبات و ارامش در افغانستان مفید نه بلکه خطرناک و یک  نوع حرکت ماجراجویانه و غیر نورمال و تجزیه طلبانه تعریف میکنم.
کوتا اینکه: ما حق داریم احساسات و نقاط نظر خود را در قبال حوادث و سرنوشت کشور بیان کنیم اما حق نداریم هویت ملی و تاریخی ، استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان را به چالش بکشیم.
پایان