رحمت اله روان
افغانستان کشوریست مستقل، تاریخی،غیری قابل تجزیه و واحد، نسبت به اکثر همسایه های خویش درازادی و استقلال ریشه ی طولانی تاریخی دارد. شاهان افغانستان بر همسایه ګان جنوبی، غربی و
زیرا احساس وطندوستی در اکثریت قاطع مردم ما موجود است بجز مشتی ناچیزی از تعلیمیافته ګان کینه دل واستفاده جو و عملاء استعمار که منافع خودرا همیشه درتشنج، جنګ ومداخلات اجانب میبینند. شمار این دلالان سیاسی، اجیران بیګانه و خائنین مربوط به اقوام مختلف کشور در فیصدی کل نفوس کشور نمی اید مردم افغانستان چهره های انها را نسبت به ګذاشته بخوبی شناخته ودر ک نموده است وبه سخن های تفرقه امیز انها هر ګزدیګر فریب نه می خورد،آنها باید در ک کند که دیګر دوران چټیات نویسی واضافه ګویی ونشرکلیپ های ویدیویی ونشر دیویدی های از وخت ګذاشته درسایت های مختلف علیه یک دیګر جایی را نخواهند ګرفت بجز رسوایی وبدنامی خودشان در بین مردم وجامعه افغانی ،زیرا مردم وقشر جوان افغانستان از شنیدن وخواندن کشمکش های ګذاشته داخلی دیګر خسته شده اند آنها بر بادی کشور خود را ناشی از خود خوا هی وخواهشات شخصی یک عده رهبران ومسولین ان دوران میدا ند،به هر اندازه که علیه یک دیګر به تبلغات بیجاه وتوطیه دسیسه ازطریق بعضی اشخاص شخصیت پرست ومقام پرست علیه دیګران سازمان داده می شود به همان اندازه تیشه به ریشه ی وحدت وهمبستګی کشور خود می زند وافغانستان را در نظراجنبیان به تجزیه وتقسیم نزدیک مینما يند.پیروزی ما افغانها در وحدت وهمبستګی است نه در چتیات نویسی وتهمت بستن بیجاه علیه یک دیګر.
قرار معلوم جامعه جهانی در جنگ افغانستان در حالت سردرگمی و بی تصمیمی به سر می برد ونوعی دوگانه اندیشی دربارۀ این جنگ و دورنمای آن درمیان مقام های ارشد سیاسی و نظامی جامعه جهانی بالخصوص امریکا وانګلیس وجود دارد . هرکدام ازاین مقاما ت تعریف مشخص و منحصر به فردی ازاین جنگ دارند . مایک مولن لوی درستیز قوای مسلح امریکا از یک عینک خاص به این ماجرا نگاه میکند ، رابرت گیتس وزیر دفاع از عینک وزاویۀ دیگراین جنگ رازیر نظر دارد ، ریچارد هالبروک ، جیم جونز، جنرال ایکن بری سفیرامریکا درکابل و جوباید ن معاون اوباما دربارۀ شکل و محتوای این جنگ که کم کم به باتلاق پول ،حیثیت ونظامیان امریکا تبدیل می شود ارزیابی ها وتحلیل خاص خود را دارند. رابرت بلاک ویل سفیر اسبق امریکا در هند طر ح خا ئینانه تجزیه افغانستان به شمال وجنوب پیش کش نموده است ،سر منشی سازمان ناتو دفاع از یک افغانستان مستقل وواحد دفاع نموده، در این اواخیر دو مینیک میدلى، نطاق دفتر نماینده ملكى ناتو براى افغانستان می گوید افغانستان یک كشور مستقل است و هیچ گونه پلانی براى تجزیه این كشور به دو بخش وجود ندارد نیروهای حافظ صح به قومندانی ناتو یکجا با نیروهای ملی کار میکند تا مردم افغانستان را از مخالفین ودشمنان این کشور نجات دهند،افغانستان یک کشورمستقل است حکومت به رضایت مردم ایحاد شده است وهیچ ګونه پلان برای تجزیه ان وجود نه دارد،سخنګوی ناتو این اظهارات را پس از ان ګفته است که یک دیپلومات امر یکایی یکبار دیګر از امریکا وناتو خوسته است تا تجزیه افغانستان را عملی سازند
مشاور قبلی امنیت ملی امریکا ګفته است که به افغانستان اجازه داده شود تا در امتداد خطوط قومی تجزیه گردد؛ در این صورت ناتو میتواند که نیروهای خود را از افغانستان خارج کرده، اعلام کند که طالبان در منطقه مرکزی خود شکست نمی خورند
رابرت بلاک ویل، معاون "کاندالیزا رایس" از سال 2003 تا 2004 په صفت مشاور امنیت ملی، روز دوشنبه ګذاشته در سنخنرانی خود در مرکز تحقیقاتی استراتیژیک در لندن خواستار «تغییرات جدی» در اهداف جنگ امریکا در افغانستان شده است
وی به روزنامه دیلی تلگراف گفت که سیاست افزایش نیروها از دو سال به اینسور برای ایجاد ثبات در افغانستان رو به شکست است، و به توجه به شماری کشته شدگان در این جنگ ما قیمت گرانی را می پردازیم
وی در ادامه افزود: "اجازه بدهید که تا طالبان در مناطق پشتون ها در جنوب و شرق افغانستان حکومت کنند، در غیر آن امریکا و متحدین باید قیمت به مراتب بیش از حد را برای جلوگیری آن بپردازند."
رابرت بلاک ویل گفت که در رویکرد غرب در افغانستان در یک دهه گذشته «اشتباهاتی بی حد» وجود دارد. برجسته ترین تغییر در سیاست امریکا بعد از حوادث 11 سپتامبر سال 2001، از نابودی القاعده در افغانستان بر تخریب طالبان و نسب یک حکومت دیموکراتیک در کابل بود
وی در ادامه افزود: "نتیجه این بود که امریکا برای هر گروپ برآورد شده ی 100 نفری القاعده مستقر در افغانستان، 1000 عسکر امریکایی را با مصرف سالانه ی 100 میلیارد دالر متحمل گردد."
آقای بلاک ویل معتقد است که ایلات متحده نه تنها به دنبال دفاع از مردم غیر پشتون باشد، بلکه پایگاه های خود را از جنوب افغانستان نیز تخلیه کند
"با پذیرش اینکه طالبان حق حکمرانی را در کندهار و سایر مناطق پشتون نشین دارند، امریکا میتواند در صورتی طالبان را در جنوب تهدید کند که آنها اجازه دخول به تروریستان القاعده دهند و یا اینکه آنها دست دارزی به سمت شمال افغانستان کنند."
همچنان وی می افزاید: "آیا چقدر مردم بر این معتقد اند که کندهار مرکزی برای تمدن غرب است؟ هدف دخول ما در افغانستان کنترول کندهار نیست."
"اولویت ما پیش از حمله در افغانستان بر این بود تا طالبان دست از حمایت القاعده در افغانستان بکشند، نه تغییر رژیم. اداره اوباما هم می گویند که هدف جنگ در افغانستان از میان بردن القاعده است."
به گفته ی وی، در کنار استراتژی منحرف شده، «فساد مطلق» دولت رئیس جمهور حامد کرزی امیدواری های ناتو را برای جلوگیری از رشد مجدد طالبان پس از شکست در سال 2001 تحت تاثیر قرار داد.
"اگر قرار باشد که ما پیش از سال 2015 افغانستان را ترک کنیم، در مرحله ی که ما معتقد شویم که اهداف امنیتی خود را کسب کردیم، این خبر در واقع برای جهادیست ها در سراسر دنیا انگیزه داده، تا نیروی رادیکال و خشونت آمیز اسلامگرایان افراطی خود را جمع و رشد دهند."
در اخیر وی می افزاید: "این خود دلالت بر این خواهد کرد که ما نتوانستیم که به حل و فصل اخلاقی، و سیاست شکیبایی، آنچه را که ما خود به عنوان امری ضروری برای امنیت ملی توصیف کرده بودیم، نائل گردیم."
بلک ویل همچنین بر وجود فساد در دولت افغانستان، عدم توانایی قوای نظامی افغانستان برای مقابله با طالبان در چند سال آینده، فاکتور پاکستان -- بویژه ارتش این کشور و نگاه آن به افغانستان و اینکه مسایل داخلی آمریکا و برنامه این کشور در قبال افغانستان قابل انطباق با یکدیگر نیست اشاره کرد و اینها را همه از عواملی دانست که باعث می شود برنامه های آمریکا و متحدانش در افغانستان احتمالا با موفقیت روبرو نشود و بنابر این نیاز به برنامه ای جایگزین وجود دارد
برنامه جایگزین آقای بلک ول که البته پیشتر هم به نوعی در رسانه ها و از قول وی منتشر شده است براساس تقسیم فرضی افغانستان به دو بخش شمال و جنوب است
بطور خلاصه او معتقد است که چون آمریکا نمی تواند در جنگ جاری در افغانستان برنده شود، پس باید تجزیه بالفعل این کشور را بررسی کند. جنوب پشتون نشین را به طالبان بگذارد و از شمال که در آن ازبک ها، تاجیک ها و هزاره ها زندگی می کنند حمایت کند
رابرت بلک ول معتقد است که اهداف اولیه حمله به افغانستان که مبارزه با القاعده بوده کم و بیش برآورده شده است و این طرح در عمل باعث می شود مناطق شمال و شمال غرب به کنترل طالبان در نیاید
وی گفت که در چارچوب همین منافع این طرح در عمل باعث می شود که آمریکا بر چهار مشکل مهمتر جهانی متمرکز بشود: ۱- ظهور چین به عنوان یک قدرت ۲- برنامه های هسته ای ایران ۳- تروریسم (هسته ای) و ۴- آینده عراق
به گفته آقای بلک ول طرح وی البته مشکلاتی را نیز دارد: ۱- طالبان ممکن است در مناطق تحت کنترل خود بار دیگر وارد نوعی معاملات با القاعده بشود که این مساله یعنی بازگشت به عقب ۲- قرار دادن زنان افغان بویژه زنان پشتون در مناطق جنوبی تحت لوای طالبان -- اگرچه آقای بلک ول تاکید کرد که آمریکا از ابتدا برنامه ای برای مدرن سازی افغانستان و یا مناطق پشتون نشین نداشته است- ۳- احتمال درگیرهای داخلی -- که به گفته آقای بلک ول حضور آمریکا باعث عدم آن می شود ۴- احتمال تشکیل پشتونستان (به مفهوم اتحاد پشتونهای جنوب افغانستان و پشتونهای شمال-شمال غرب پاکستان) و اینکه افغانها در عمل این طرح را نخواهند پذیرفت.
رابرت بلک ول گفت که طرح جایگزین او طرحی نهایی نیست و با توجه به وضعیت و استراتژی کنونی آمریکا در افغانستان طرحی جایگزین در صورت عدم موفقیت استراتژی کنونی در این کشور است
وی در عین حال گفت که علاوه بر طرح پیشنهادی وی طرحهای دیگری نیز وجود دارد مانند ادامه وضعیت جاری - خروج کامل نیرویهای رزمی آمریکا از افغانستان و یا انجام نوعی معامله با طالبان که هر یک دارای مزایا و مشکلاتی است
این دیپلمات سابقه دار آمریکایی با انتقاد از فقدان یک سیاست یکپارچه از سوی آمریکا در قبال افغانستان بالخصوص در رابطه با همسایگان این کشور و مشارکت آنها در کمک به حل افغانستان هشدار داد که هرگونه فشار داخلی و یا خارجی که باعث خروج شتابزده نیروهای آمریکایی از افغانستان بشود بالقوه می تواند مشکلات عدیده و بحرانهای عمیق تری را بوجود آورد
وی گفت بایستی منتظر ماند و دید اظهارات باراک اوباما رپیس جمهوری آمریکا در اواخر سال جاری میلادی در خصوص اوضاع افغانستان با توجه به اطلاعات داده شده به او چه خواهد بود و آنگاه می توان با صراحت بیشتری به طرح جایگزین وی نگاه کرد
در عین حال راسموسن منشی عمومی ناټو به روز یکشنبه در مادرید در اظهاراتی خویش برخلاف رابرت بلاک ویل گفته است که طالبان هرگز در افغانستان به پيروزي دست نخواهد يافت و حتي هرگز به قدرت نيز باز نخواهند گشت وما هر ګز به القاعده اجازه نخواهم داد تا افغانستان را زیر کنترول داشته باشد
با اين حال منشی ناتو همچنين به اين نکته اشاره کرد که نظاميان ناتو در زمان تعيين شده، سال 2011 ميلادي خاک افغانستان را ترک نخواهند کرد و تنها تحت روندي مشخص و با انتقال مسؤوليت تامين امنيت به افغان ها مطابق شرایط صورت میګرد
هنری كیسینجر وزیر خارجه اسبق امریکا برعکس اظهارات رابرت بلاک ویل و راسموسن میګوید پاکستان،ایران،هندوستان وچین از همسایګان مهم افغانستان محسوب می شوند که باید به منظور یافتن راه حلی بلند مدت برای در ګیری های افغانستان مشارکت وهمکاری داشته باشد.
به گفته وی، برای پاکستان حضور مجدد تروریستها باعث تضعیف نظم و امنیت فعلی در این کشور خواهد شد. هم چنین اگر بار دیگر تروریستان به قدرت برسند هند نیز بیشتر از هر کشوری تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، حتی چین نیز با مشکلاتی در این راستا روبرو خواهد شد
وی تصریح كرد كشورهای نامبرده در جلوگیری از پیروزی طالبان و شكلگیری القاعده نفع خواهند برد
وزیر امور خارجه سابق آمریكا ادامه داد حضور یك تروریست و یك كشور تولید كننده مواد مخدر در آن منطقه جغرافیایی بر تمامی كشورها تاثیر میگذارد. این مسئله نظم كنونی پاكستان را برهم میزند
براساس اطلاعات آسوشیتدپرس، كیسینجر تصریح كرد هند متحمل بیشترین ضررها از جانب گروههای مخالف در افغانستان خواهد شد و چین نیز نباید نسبت به موضوع افغانستان بی اهمیت باشد
وی همچنین تاكید كرد كه نقش یك جانبه آمریكا نمیتواند راهحل بلند مدتی را برای مشكل افغانستان به وجود آورد
کیسینجر اظهار داشت همسایگان افغانستان باید اقدامات بیشتری برای کمک به تعریف آینده افغانستان انجام بدهند و نباید دیگر به اقدامات یک جانبه آمریکا در افغانستان وابسته بود
وزیر خارجه اسبق آمریکا تصریح کرد کشورهای بیشمار دیگری در دنیا وجود دارند که منافع امنیتی فوریتری در آینده افغانستان در مقایسه با آمریکا دارند.
براساس گزارش خبرگزاري يونايتدپرس قوماندان نيروهاي امريكايي - ناتو در افغانستان همچنين در مصاحبه با شبكه اي.بي.سي تصريح كرد كه جنگ در افغانستان 9 سال به طول انجاميده اما ممكن است پيش از آنكه فعاليت شبه نظاميان در اين كشور به طور كامل از بين رود لازم باشد يك دهه ديگر ادامه داشته باشد
جنرال ديويد پترائوس در پاسخ به سوال شبكه اي.بي.سي در مورد اين كه آيا ممكن است موفقيت عليه شبه نظاميان 9 يا 10 سال ديگر به طول بينجامد؟ گفت بله ممكن است
پترائوس افزود: به مرحلهاي رسيدهايم كه احساس ميكنيم مي توانيم از جنگ عراق درسهايي بگيريم و آنها را در جنگ افغانستان اجرا كنيم . جون 2011 تاريخي خواهد بود كه روند خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان آغاز ميشود. اين روند شامل دو بخش است؛ بخش اول انتقال وظايف به نيروهاي افغان و موسسات دموكراتيك افغانستان و ماموريت دوم آغاز كاهش نيروهاي امريكايي در افغانستان
درجواب وطرح بهوده تجزیه رابرت بلک ویل باید ګفت اګر افغانستان تجزیه شود و یک حصه انرا به اساس پیشنهاد رابرت بلک ویل در اختیار طالبان قرار داده شود ګر چی میدانم طالبان طرح تجزیی افغانستان را به اسانی قبول نخواهند کرد ونه میکند پس سرنوشت دموکراسی ، حقوق زن وحقوق بشر وغیره شعار های امریکا چه شد و چهره امریکا به دنیا بعد از تجزیه افغانستان چطور معرفی خواهد شد؟ مردم افغانستان بصورت کل باغرب دشمنی ندارد درصوت تقسیم خاک ووطن واحد شان به شمال وجنوب به دشمنان اشکارا غرب مبدل خواهد شد یعنی دوستان امروز هم به دشمنان اینده مبدل خواهد شدند که مثال های خوب ان میتوان کوریای شمالی وجنوبی،ویتنام شمالی وجنوبی وغیره نام ګرفت تجزیه افغانستان نه به نفع امریکا است ونه هم به نفع سایر کشور های منطقه وجهان در صورت تجزیه افغانستان امریکا در یک بخش ازافغانستان برای دائیمی باقی خواهد ماند در ان صورت بازهم تشنج در منطقه افزوده خواهد شد،پاکستان که یک کشور ضعیف میباشد بدون شک شبه تجزیه خواهد شد و۶۰ میلون نفوس پښتونشین با افغانستان یکجا خواهد شد در نهایت امر پښتونها در منطقه قوی میګردد در انصورت همسایګان ومانند رابرت بلک ویل اشخاص تاب مقاومت این قوت عظیم ، جسور و سر سپرده که تاریخ نفوذ طولانی بر منطقه نیز دارد نخواهند داشت ،کشور ایرا ن نیز سالم نه می ماند ودشمنان دور ونزدیک شان منتظر حذف شان از نقشه دونیا میباشد ودر نقشه جهان باقی نخواهند ماند.
خارجی ها تجزیه افغانستان را بهمکاری بعضی کشورهای همسایه عملی خواهد کرد و بدین ترتیب منطقه به قطب ګرائی تبدیل خواهد شد که نتیجتا کشورهای دور و نزدیک مجبور به دفاع از کتله جداشده افغانستان باشد. اینطور تعهدات دفاعی و مداخلات در امور دیګران نتائج بس ناګوار سیاسی و اقتصادی به تمام منطقه و در رآس ان بخود مداخله ګران ببار خواهد اورد که بدون شک منتج به تجزیه خود انان بنفع قوتهای بیرونی خواهد شد،بالاخره تجزیه افغانستان نه به نفع همسایګان ونه هم به خیر سلامتی ممالک خارجی که در راس ان امریکا میباشد،برای همه ما افغانها واجب است از انتقام جویی،دسیسه وتوطیه علیه یک دیګر در این مقطع بسیار خطرناک کشور خویش صرف نظر نما یم واز خطر تجزیه افغانستان مانند ګذاشته ګان خویش در عمل جلوګیری نما یم ،خصوصا انانیکه قدرت وصلاحیت دارند که مردم افغانستان،همسایه ها و سایر جها نیان از نیت شوم ودسایس یک تعداد شخصیت های خارجی وداخلی در مود تجزیه افغانستان اګاه ساخته ورسالت تاریخی خویش را انجام نما ید مدت ۳۰ سال وخت قیمت بها مردم افغانستان علیه تخریب وتوطیه دسیسه علیه یک دیګر توسط یک تعداد روشنفکران نا اهل ضایع ګردید هیچ نوع نتجه مثبت بدون افزایش تشنج،تفرق وتشدید جنګ بین افغانها بدست نه اورد،شرایط فعلی افغانستان تقضا دارد تا از ګذاشته ها خویش در س عبرت ګرفته ونسل اینده افغانستان را به یک روحیه واحدت ملی واتحاد ملی برای دفاع از تمامیت ارضی واستقلال افغانستان تربیه وسوق نما یم. پای رحمت اله روان