مصاحبه اختصاصی( امی گودمان) با( اندریوواسیوج) افسر بازنشسته امریکا به ارتباط جنگ درافغانستان .

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

مترجم : پوهندوی دوکتور سیدحسام (مل)
اندریوواسیویچ- درجنگ افغانستان :     ریس جمهورشهامت بیرون شدن ازجنگ را ندارد
قبل ازآنکه به  تفصیل   اصل  موضوع   بپردازیم  لازم  پنداشته  میشود  تا ازبیوگرافی اندرووا سیویج این افسر ومورخ امریکایی که شهرت جهانی دارد  چیزی بدانیم : اندریو یک افسر ویا جنرال

بازنشسته  وکارازموده  از جنگ ویتنام بوده که مد ت سی سال  دراردوی  امریکا  ایفای  وظیفه  نموده  فعلاً پروفیسود رشته ی تاریخ درمناسبات بین المللی پوهنتون بوستان امریکا یکی از منتقد ین پالیسی جنگ  و مولف  اخرین  کتاب تحت  عنوان  ( فرمانروای واشنگتن : امریکا در راه جنگ دایمی ) اومولف کتاب های زیادی دربخشهای مختلف نیز میباشد .

جنرال بازنشسته  اردوی ایالات منحده امریکا اقای اندریوواسیویج در ارتباط به کتاب تحت عنوان( فرمانروایی واشنگتن : امریکا در راه جنگ دایمی ) بار اول باما در یک مصاحبه ی اختصاصی حضور باهم رسا نید و به ارتباط امریکا در راه  ادامه  جنگ دایمی ،سوالی که باید مطرح شود ، و آن اینکه چه کسی سزاوارتحقیر بیشتر است ؟ او یعنی اندریو این سوال را مطرح نمود. وگفت این فرمانده کل قوای نظامی ایالات متحده امریکا است که جوانان امریکا را بیدون کدام دلیل روشن به مردن وکشتن اعزام میدارد  با وجودیکه به اشتباه خویش باورکا مل دارد و یا به بیهودگی این جنگ کاملاً معتقد نیز میباشد ، ویا اینکه فرمانده کل قوای نظامی ایالات متحده امریکا جوانان امریکای را به کشتن اعزام میدارد ودلیل اعزام آنهار ا یا نمیداند ویا اینکه از نادرستی عملکرد خود اغماض مینماید .                                                                    

امی گودمان : امروز اخبار را با رویدادهای تازه افغنستان می اغازیم: امروز یکشنبه دولت شاهی هالیند اولین کشور عضو  پیمان  ناتو تصمیم  اتخاذ نمود  تاتمام سربازان  خودرا ازافغانستان که تعداد شان به دوهزارسربازمیرسد بعدازچهارسال حضورنظامی ازافغانستان بیرون کشد ، کاندا وپولیند نیز تصمیم دارند که دوسال بعد تمام سربازان  خودرا که  تعداد  شان  بیشتر  از  دوهزارو پنجصد سرباز میشود از افغانستان بیرون کشند .                                       

درعین زمان قابل تذکر است که شمار سربازان ایالات متحده  امریکا  در ماه که درپیشرو است  ممکن به یکصد هزار سرباز برسد ، گرچه  پلان اقای اوباما چنین است که در جولای دوهزار ویازده به بیرون کشیدن سربازان خود ازافغانستان خواهداغازید ،این مطلب را اقای  رابرت  گیبس  وزیردفاع ایالات متحده امریکا درهمین هفته بروزیکشنبه طی یک  مصاحبه که  با اژانس BCA نمود ابراز داشت . رابرت گیبس علاوه نمود که ما بروی پیام قبلی خود باردو دوم تاکید مینمایم وان اینکه ما درماه جولای سال دوهزار ویازده به هیچ وجهه افغانستان را ترک نمی کنیم ،  بلکه ماه جولای سال (2011)  اغازپروسه   ویاروند  انتقالی  بوده  که ما انتظار وضع را میکشیم یا به عبارت دیگر حضور ویاعدم حضور ما در افغانستان به وضع امنیتی کشور مذکور مربوط میباشد.                                                     

امی گودمان :   باید اذعان کرد  که  ماه جولای ماه کشت وکشتار وجان بازی سربازان اردوی ایالات متحده امریکا درافغانستان بود که  (66) سربا ز جان خودرا دریک جنگ بیهوده ازدست دادند ، این ماه برای افغانان  نیز ماه شوم وتار بود و آن اینکه درحدود (270)  افغان بی گناه  غیر  نظامی  پدرود حیات گفتند و درحدود (600) نفر ملکی زخم برداشتند ، ودرحدود دوصد نفر درکابل دراعتراض به ادامه جنگ وشهدا ی شان راه پیمای کردند ،  ازجانب دیگر درهمین ماه شوم نسبت فیر راکتهای ناتو درهلمند که جان (45) نفر بی گناه ملکی را گرفت مردم آنولا  به  راه پیمایی  پرداختند  وشعارهای  مرگ برامریکا را سر دادند . :
مظاهره اول درکابل : مادراینجا جمع آمده ایم واعمال غیر انسانی امریکا را تقبیح می نمایم مبنی بر اینکه چرا هر روز به ده ها افغان وهموطن بی گناه ما کشته میشوند که اکثریت شهد ا را زن های معصوم وبی گناه تشکیل میدهد ، قاتلین بیدون آنکه بدانند کیها طالب اند وکیها طالب نیستند افغانها را بقتل میرسانند .                                      

مظاهره دوم در هلمند : ما از ناتو وامریکا میخواهیم که هرچه زودتر کشور ما را ترک گویند ،ما افغانها خود باهم یکجا راه خودرا می یابیم وخودما سرنوشت خودرا تعین میکنم ، ما حتماً به این وضع ناهنجار وکشت کشتار خاتمه میدهیم .                     

امی گود مان : درهمین دقایقی که با اندریو واسیویچ دریک نشست  مصروف مصاحبه اختصاصی می باشم {، با شخصیت دانشمند وکارازموده وجنرال  متقاعد ومورخ وپروفیسور برحال در دیپارتمنت روابط بین المللی پوهنتون بوستان ایالات متحده امریکا مولف کتاب های تحت عناوین : محدودیت قدرت ، پایان استثناگرایی  امریکا واخرین عنوان کتابش بنام ( فرمانروایی واشنگتن : مسیر امریکا به جنگ دایمی ) که درهمین هفته از چاپ بر امد}، سربازان اردو امریکا  سرگرم  پیشبرد عملیاتهای نظامی شد ید در بخشهای مختلف افغانستان میباشند . اندروواسیویچ به     دموکراسی خوش امدید !                                                             

اندروواسیویچ : بسیار زیاد تشکر .                                                           امی گودما ن  : خوب شما مجموعه ی از ارقام ترس ورعب وهولناک را شنیده باشید  و آن اینکه  قتل یک فرد ملکی در واقیعت  خود نمایدگی از وضع هولناک می نماید ،  پس شما همین اکنون چه فکر میکنید که در افغانستان چی اتفاقاتی  رخ خواهد داد . اندریوواسیویج:   به یک معنی آنچه که من فکر میکنم ، با وجودیکه این سوال شما آن چنان سوالی است که پیرامون آن همه کس دقیقا ً افکا ر  خویش  را  متمرکز   ساخته ،  وآنچه که باورم برمن حکم می نماید  ، میتوانم اذعان نما یم  که طرح این سوال بد ین شکل غلط واشتباه است ، غلط بودن  سوال  به ا ین معنی که ا لبته خالی از اهمیت  هم نمیتوان آنرا تلقی کرد وآن اینکه بمنظور پاسخ به سوال متذکره باید گام مهم وتحلیلی به عقب گذاشت وتلاش صورت گیرد که ازیک زاویه وسیع به آن نظر افگنده شود .یعنی ازیک دیدگاه  اگر این  سوال به حیث یک سوال بزرگ  وعمده  مطرح  می شود  در آنصورت من فکر میکنم آنچه که بوضوح  ایالات  متحده  امریکا  توسط  خشنترین  و تندترین چهره های مسلمانان افراطی در معرض تهدید قرار دارد پس امریکا باید  چه نوع  استراتیژی را بغرض رهای  ازهمچو  تهدید تدوین  وبه  منصه ی   اجرا گذارد، ایا  اینموضوع  درخور اهمیت نخواهد بود. ؟  نباید فراموش کرد و آن اینکه اداره بوش ستراتیژی را که  بصورت آنی  وعاجل بعد ازروی داد  11/9 اتخاذ نمود  برمبنای  این  فرضیه  روی  دست گرفت   که چون نیروی نظامی امریکا دارای توان عالی میباشد و با داشتن این توانمندی این امریکا است که اگر خواسته باشد هرکجا تجاوز نموده میتواند وآن جا را اشغال جامعه طبق دلخواه اش را مستقر ودرهرنوع حالات وشرایط بدان قادر است که نیروهای متضاد وآنهایکه به مقابل امریکا خشونت می ورزند نطفه های آنرا درریشه بخشکاند . خوب ،بهرصورت ما در طول نهُ سال همچو تلاشها را از نزدیک مشاهده کردیم وتجاربی هنگفتی نیز بدست اوردیم که  با وجود  صرف  تریلیونها دالر درعراق وافغانستان  این همه تلاش ها کاملاًعبث وغیر مثمر از آب درآمد  پس سوال قبلی مبنی بر اینکه در افغانستان چه باید میشد وچه دست اوردی باید حاصل میشد ونشد میتوان چنین اذعان کرد که با ستراتیژی مطروحه یا سازگار نبود ویا اینکه ستراتیژی اصلاً نادرست  بود ، پس هر زمانیکه یک ستراتیژی درست تدارک وتدوین گردد وبا شرایط افغانستان سازگار وهم آهنگ باشد پس در آنصورت شما میتوانید بپرسید که در افغانستان چه باید کرد ؟                                                                             ا می گود ما ن:پس شما چه فکر میکنید که آن ستراتیژی شبیه چه باید باشد ویا بهتر است گفته شود چه نوع ستراتیژی باشد ؟                                              

اندریوواسیویج: من فکرمیکنم وبا این باورم که ایالات متحده امریکا مواجهه به تهدید است ، روی داد 11/9 بوقوع پیوست . هستند کسانیکه  میخواهند  علیه ایالات  متحده امریکا حملاتی را راه اندازی نمایند ، ولی من معتقد نیستم که این تهد ید یک تهد یدی وجودی ویا (اکسیستنسیل) باشد ، این تصور که ما مواجه به یک پدیده ی آنچه که آنرا فاشیزم اسلامی می نامند ویا تصور اینکه  القاعده  این ظرفیت را دارد  که خلافت را درسراسر جهان اسلام گسترش دهد کاملاً پوچ وبی  معنی  به نظر می آید ، بلی تهدید موجود است ولی تهد ید محدود است .ومن فکرمیکنم که ما باید تهدید را بعنوان تهدید شبیه به دسایس وتوطیه های جنایی درسطح  بین المللی بنگریم  وبهترین راه مقابله  با همچو دسایس وجنایات بین المللی  را ازطریق تلاشهای پولیس بین المللی  میتوان   در همکاری با متحد ین دریافت یعنی آنهایکه خواهان مهارکردن همچوحملات  تروریستی را دارند ،   من بارها بارها چنین اند یسشیده ام  که به کمک  جامعه بین المللی میتوان ادرس مافیا راکه پرابلم خلق مینمایند بدست اورد، اما نه آنکه  بالای کشوری تجاوزکرد ویا آنرا اشغال کرد ، اگرد لسوزی درمیا ن باشد میتوان  به نحوه بهتری  درآن   کشور مورد نظر تحولی ویا چرخشی مثمری را بوجود اورد .                                     

گود مان : من میخواهم به سخنرانی اقای اوباما مبنی بر اعزام  سی  هزار  سربازان اضافی به افغنستان که در ویست پا ینټ(WEST POINT) بتاریخ اول دسمبر سا ل گذشته ایراد نمودند که این خود درواقیعت امر بخشی از توجیه اش  تشدید  جنگ  در آن  کشور  میباشد برگردم .
بارک اوباما:ا بیش از هرملت دیگر ایالات متحده امریکا بمنظور تامین امنیت  جهانی برای بیش از شش دهه به اینسو کمرهمت بسته که از آن زمان به بعد توانسته  دیوار های از پرابلم ها را که در جلو انسانها قرار داشت یکی بعد ازدیگری برچیند ومیلیونها انسان را از پنچه فقر وناداری وبدبختی نجات دهد  وپیشرفتها ی   بی نظیر  علمی  را صاحب وتمام موانع  قدرتهای عظیم قدیمی را از پیشروی انسانها برداشته است ،  ما درصد د تفوق  جویی  بالای د نیا نمی باشیم  اتحا د یه ما پیوسته  درمقابل  هر  تظلم وتعدی به مقاومت برخاسته . مادرجستجوی آن  نیستیم ویا نمی  باشیم  که ملت های دیگر جهان را اشغال ویا درتحت سطیره ی خود قرار دهیم ، ما ادعای  د ستبرد ویا تسلط را برمنابع ملتهای دیگر درسر نداریم ویا هدف ما این نیست که بالای منابع ویا بالای مردم دیگر تسلط وفرمانروایی داشته باشیم وآن اینکه آین و قومیت یا ایتنیستی آنها نظر به ما متفاوت میباشد ، آنچه که ما بخاطر آن می رزمیم ، ویا  به  مبارزه ی خود دوام میدهیم  ، بخاطر آینده بهتر اطفا ل ونواسه های مان است وما باورداریم که در اثر مبارزه پیگیر ما زندگی آنها رونق خواهد یافت ، بگذار که  فرزندان  ونواسه های مردم دیگر نیز دسترسی به آزادی وزندگی بهتر ی داشته باشند .                  

گو د مان :  اقای اوباما تشد ید جنگ را این چنین توجیه کرد ، پس اقای پروفیسور اندریو واسیوج واکنش شما در مورد ازچه قرار است ؟                                       

اندریو واسیویج  : خوب این یکی از آن نسخه های بیشتر تاریخ امریکا طوریکه من تصور میکنم وشاید که اکثریت امریکا یی ها نیزهمین تصور را داشته باشند میباشد.ولی نباید فراموش کرد که خشونتها ی زیاد قرین به  واقیعت  بعد از  جنگ  جهانی  دوم نیز درج تاریخ کشور گردیده است ، منظورم اینست که به یک معنی ما قبلاً مانند بریتانیای کبیر و فرانسه ملت امپریالستی نبودیم ، اما زمانیکه ما یک مراتب مثل آنها  شدیم ، حال میتوانیم گفت که ما نیز امپریالیست هستیم ، ما مایل به تسلط هستیم  ما میخواهیم   بطور مطمین ازچنان نورمها استفاده نمایم   ویا در جستجوی  آن راهها ویا  وسایل  که بتواند منافع ما امریکایی ها را براورده سازد میباشم ، ما میخواهیم که در سراسر جهان  منافع داشته باشیم ، یگانه فکریکه من بحیث یک  فرد فکر میکنم اینست  که  مجریان  پالیسی کسب   منفعت راهی برتری  نظامی راگزیده اند  و یا از راهی  نظامیگری  میخواهند   سود بدست اورند و  نظامیگری را یگانه راه نیل به هدف میدانند.                             مهمترین چیزیکه من فقط راجع به درک آن مفهوم  توضیحاتی  ارایه  دادم  به هیچ صورت کارایی نمی افتد یعنی کار نمیکند ، منظورم  ازذکر این مطلب اینست   که ما درکشور خود درحال ورشکستگی قرار داریم وبه طرف ورشکستگی میرویم ، من فکر میکنم که درین راه بسی سریعتر  درحال  حرکت هستیم  یعنی  در شرایط  بد  ود شوار اقتصادی قرار داریم که این خود منجر  به  عدم موفقیت اساسی ترین  تعهدات  ما مبنی برساخت وساز بزرگترین نعمت یعنی آزادی برای خود مان و آینده گان میگردد ، راهی را که ما اغاز کرده ایم وآنرا دنبال میکنیم  به نظرم  خیلی عجیب وغریب بوده  و چنین پنداشته میشود که با مفهوم ایجاد این جمهوریت هیچ هم آهنگی ندارد ومغایر آن میباشد.  امی گودما ن :  من ازکتاب   جد ید  بچا پ رسیده  شما   تحت عنوان   (فرمانروایی واشنگتن:راهی امریکا درمسیر جنگ دایمی ) میخواهم چند پرگراف آنرا اینجا نقل قول نمایم : سوالی که باید مطرح شود اینست که کی دراعزام سربازان امریکایکه درجنگ بیشترکشته شوند مقصر است ؟  فرمانده کل قوای نظامی ایالات متحده امریکا با وجودیکه به بهودگی این جنگ معتقد نیز میباشد ویا فرمانده کل قوای نظامی ایالات متحده امریکا که یا نمیداند ویا اگر میداند از واقیعت چشم پوشی مینماید ، منظور شما از فرمانده کل قوای نظامی کی است   ؟
اندریوواسیوج:بلی دراینجا منظورم  از  فرمانده کل قوای نظامی  ایالات متحده امریکا اقای ریس جمهور اوباما میباشد، چونکه من درهنگام انتخابات ریاست جمهوری امریکا به او رای داده ام ،من به او احترام میگذارم ، من میخواهم بیبینم ویا ملاحظه نمایم  آنچه که او به ارتباط اوردن تغیرات در شیوه ی کار واشنگتن کلمه تغیر را تعهد نموده بود به ارتباط آن تاحال چه اقداماتی نموده است ، بویژه دربهبود بخشی امنیت ملی میخواهم اجراات اورا مشاهده کنم ، ولی متاسفانه آنچه را که تا همین اکنون من مشاهده کرده ام راهی را که او برگزیده است راهی غلط ومملو از اشتباه راهی دیگری نمی باشد ، من عمیقاً از همچو روش او متاثر وناراض میباشم که اونباید همچو راه مملو از اشتباه را بر می گزید .                                                                                     

شما کلپی ازسخنرانی ماه دسمبر سا ل (2009)  اقای اوباما را که در ویست پاینټ  ایراد نموده بود به نمایش گذاشتید ،هنگامیکه او تصمیم به تشدید جنگ در افغانستان  گرفت و آنرا جنگ اوباما خواندید .! من فکرمیکنم  که این تصمیمگیری اقای اوباما  یک اشتباه غم انگیز وجبران ناپذیری بود ، چه وقتیکه او به ارتباط افغانستان همچو تصمیم رامیگرفت فرصت خوبی بود که اوباید  با استفاده ازهمین موقع وتریبون یک فصل جدید را مبنی بر تامین امنیت ملی می کشود وبه برضد وبرچیدن  آن روشهای کهنه ونابکارومیا نتهی اسلاف اش که بیش از(60) سال آن روش را دنبا ل میکردند   می پرداخت وبه آن الگلوها خط بطلان میکشید ، ولی بدبختانه  که نه تنها بروی آن روشها خط بطلان نکشید بلکه آن روشها را زندگی تازه بخشید ، من قادر نیستم تا از درون وداخل قلب او یعنی اقای اوباما بدانم که چه عواملی  بود که اوهمچو تصمیم را گرفت ، من فکر میکنم که محاسبات سیاسی نسبت به محاسبات  ستراتیژیک ومورال برشانه های او سنگینی میکند ،  من واقعاً  ازهمچو  تصمیمگیری  او متا ثر وعمیقا ً  ناراحت گردیدم ، من وبسیاری از ما چنین احساس مینمایم  که بارعایت  محا سبا ت    سیاسی تصمیمگیری کی وکیها بدواً در اینجا تاثیر نخواهد گذاشت .                         

امی گودمان: چه کسی بالای اوفشار وارد نمود ؟ واودرمقابل این فشارازخود چه واکنشی نشان داد ؟ منظورم از نظر سنجی میباشد ،اگر در اینجا چنین بپنداریم که محاسبات سیاسی  وجود داشته میبود ایا بالای او همچو فشار تحمیل نمیگردید؟        

اندریواسیوویج : خوب ، نه  من فکر نمیکنم ،حد س  من اینست   که  ریس جمهور  همین اکنون در یک  معامله   قمارناخواسته وتا سف  اور  که  اواصلاً  خواهان  آن نبود روبرو گردیده که واقعاً همچو تصمیمی را باید اتخاذ نمیکرد  واین جنگ را بنام جنگ اوباما نمی خرید منظورم اینست که او  یعنی اوباما  خودرا در شرایط یافت که ناگذیر به خرید این جنگ اقدام کرد وسپس وضع چنان شد که این جنگ نسبت به سال گذشته چند مراتب شدیدتر گردیده   ازجانب دیگر چون اقای اوباما اساساً همین اکنون در بحبوحه مبارزه انتخاب مجدد  اش مصروف مبارزه  انتخاباتی بوده  ومنتظر آنست  که اقای  داوید پتریوس  فرمانده نوتقررما  در افغانستان  چه وقت خرگوش  اصلی را از کلاه اش  بیرون  می اورد تا شرایط مبارزه انتخابی را برای اقای اوباما در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 مساعد سازد دقیقه شماری مینماید جنگی که نسبت به سال گذشته شدیدتر شده واحتمال ختم جنگ تا هنوز معلوم نیست .                                                               

شما دریک بخش از سوال خود پرسیدید که بالای اوباما کی وازکجا فشار وارد مینماید که همچو تصمیمی اتخاذ نماید ؟ قا بل یاد اوری است که خاطر نشان سازیم و آن اینکه بالای ریس جمهور اقای ایزن هاور کی واز کجا فشار وارد نمود که کمپلکس صنایع نظامی را بوجود آورد؟ بلی فشار از طرف اپرات اداره امنیت ملی بوجود امد ، درآنجا هستند کسانیکه بطور ریشه یی  برای  حفظ  و نگهداری  همچو  وضع  سرمایه گذاری مینمایند ،وبرای پیشبرد  اهداف شان  بودجه خاصی  در اختیار دارند ،  در آنچا افراد خودخواه  وجاه طلب  وجود دارد که  برای  ارضای هوس های  شان  آن اداره را می چرخانند  وهمیشه بر  دوام و تعقیب  سیا ست قدرت  جهانی نظامیگپری  ایالات متحده امریکا تاکید وپا فشاری  مینمایند ، بنا بر آن  من برای یک ثانیه این موضوع را کم بها نمیدانم ویا از نظر به دور نمی افگنم  و آن اینکه  ریس جمهور را مجبور ساخته اند که همچو تصمیم را باید اتخاذ مینمود  ، شما میدانید که ریس جمهور به ارتباط تغیر پالیسی درموردافغانستان انصافاً باید گفته  شود  که  به مقاومت سخت همچو حلقات داخل اپرات وتیم کاری روبروگردیده که همچو تصمیم را گرفته ور نه به هیچ صورت نمی خواست همچو تصمیم را اتخاذ نماید.                                                                    

اومی گودما ن: ایا شما احساس نمیکند  که دیگرگون ویا رادیکا ل شده اید ؟یک کمی درمورد فراز ونشیب زندگی ، سهمگیری تان در جنگ ویتنام وهم که چرا همچو موقف را همین اکنون اختیار نموده اید  چیزی بگوید .
اندریوواسیویچ: من نمیداانم که این دگرگونی بنیادی باشد ، منظورم اینست ، ویا من فکر میکنم که زندگی خود برای اکثر ما شبیهه یک سفر است  که برای من نیز زندگی یک سفر است  ،وقتی که  من به  حیث  یک افسر  برای مدت (23) سال ایفای وظیفه میکردم ، باید اذعان نمایم که به حیث یک افسر خوب وصادق انجام وظیفه مینمودم ،و من اصلاً روحیه ی انتقادی بخصوصی نداشتم وتا یک حدی  حتا روحیه یی انتقادی را برای شان وموقف یک افسر حرفوی متناقص میدانستم .                                       

هنگامیکه من درسال (1992) از اردو بیرون امدم  بلا فاصله مصاد ف به پایان جنگ سرد بود ،من به بسیار شک وابهام نظاره گر وضع جهان بودم که بعد از جنگ سرد این برنامه های  امنیت  اضطراری درازمد ت ، واین  اماده گی   بظاهر  منطقی حضور  نظامی در سطح  جهان  واین بودجه  نظامی سترگ د فاعی به چه سرنوشت مواجه خواهد شد  و چه پیامدی  خواهد داشت  من بی صبرانه  وبازهم  بطور  مبهم پیرامون این موضوع مینگیریستم  وآن  به این  امید که  پا یان جنگ سرد ایا خواهد توانست وضعی  را بوجود اورد  که  ما بتوانیم  خویشتن  را به حیث  یک ملت طبعی  بنگریم ، اما  هنگامیکه همچو  انتظار ثمری  بار نیاورد   من  ازخود پرسیدم که چرا اینطور شد .                                                                                          

واگر از آنچه گفته آمدیم نتیجه گیری نمایم ، به نظرم  خلاصه ی  نتیجه گیری ما این خواهد بود :ما انجام میدهیم آنچه که در جهان انجام داده ایم ، یا به عباره ی دیگر هرچه خواسته باشیم  آنرا درجهان انجام  میدهیم ،  بشمول آنچه  که همین  اکنون  در افغانستان انجام میدهیم وآن نه بخاطر اینکه ما مورد تهدید آن کشور قرارداریم ویا نه بخاطر آنکه ما باید ضروراً ویا از روی مجبوریت  به  ارتباط  موضوعات  چندی  آن کشور ازخود واکنش نشان دهیم بلکه آنچه خواسته باشیم آنرا درجهان رویهمرفته باید انجام دهیم ویا به عملی مبادرت میورزیم وآنرا  عمد تاً  بعنوان  استنتاج  ضرورتهای داخلی بکار می بندیم ویا آنرا به حیث احساس ودرک ازسیاست داخلی خود بکار می بندیم ، از ذکر جملات بالا منظورم اینست که اگر شما سیا ست  خارجی ایالات متحده امریکا وپالیسی امنیت ملی را باهم ارزیابی نماید ، تا حدی اشکار خواهد شد که واقعاً ما یک ملت سلطه جو  وخودخواه  وامپریالستی میباشیم  ،  یک  ملتی  که  سیا ست  نظامیگری را به حیث یک اصل سیا ست خارجی خویش پذیرفته وجدا ازهر دموکراسی لیبرال دیگر بــه اثـــتــثــنای اسرایل میباشیم . میخواهم با تکید بار دوم یاد اورشوم وآن اینکه این سیاست به هیچ صورت مثمر نه میباشد وبه هیچ منوال فضای زندگی مارا بیشتر مصون نمیسازد وما قادرنخواهیم گشت که از زندگی وآزادی روزمره ی خود لذت ببریم برخلاف من فکر میکنم که با دنبال این سیاست برای خود دشمنان زیاد خلق مینمایم ، اقتصاد خودرا ورشکست میسازیم به موقف انسانی خود صد مه ولطمه واردمینمایم ، ازاحترام خود درپیشگاه جهانیان می کاهیم ،باهمچو سیاست در رشد و ایجاد یک دولت امنیت ملی که در آن فرد دارای هرنوع آزادی بی بند وبار خواهد بود سهمگیری خواهیم نمود یا به عباره دیگر یک دولت تحت نام امنیت ملی ایجاد خواهد شد که در آن سیاست اولنتاریزم حکمفرما خواهد بود .                                       

امی گودما ن  شما یک  د ستنویس ویا مقاله ی تحت عنوان (پایان تاریخ نظامی)      مبارزه ایالات متحده امریکا ، اسرایل و شکست راه وروش غرب درجنگ وبموازات آن شکست اسرایل  ودرگیری نظامی ایالات متحده امریکا در دودهه گذشته نوشته اید منظور شما دراین مورد چیست؟                                                                 

اندریوواسیویج: خوب، دست نوشته ویا مقاله ای که من تحت این عنوان نوشته ام من فکر  میکنم   توام  با این  استدلال  ا ست  که  کشورهای  غربی  بطور  کل کشورهای دموکراتیک وبا تجربه اند ، آنها این تجارب را  از رویدادهای  قرن  بیست  به  غنیمت گرفته اند  وآنها به این نتیجه رسیده اند که جنگ راه حل پرابلم نمیباشد وبعضاً ایشان در صدد آن میباشند که  اگر  ممکن باشد  باید به  جنگ  وبه  خصوص  به  جنگ در افغانستان پایان دا ده شود . ولی اسرایل وایالات متحده امریکا به نظر من  از رویداد های قرن بیستم نتایج ازهم متفاوتی حاصل نموده اند   یعنی نتایجی   که آن هردو هم اسرایل وهم ایالات متحده امریکا ازاین جنگ  به زعم خود شان یک د ست اورد بهتر بدست اورده اند یعنی که توام با پیروزی بوده وبرای شان خیلی عزیز است . در اینجا باید اذعان کرد  که دسترسی به پیروزی بزرگ وبا معنی انقدر سهل هم نمیباشد ممکن از نظر سیاسی به تفسیر خوشبینانه ایکه بعضی ها مبنی بر موفقیت شان میکنند باید بدانند که همچو موفقیت ها ظاهری زود گذر ونا استوار میباشد .                          

با درنظرداشت ملاحظه ی تاریخی منظور من جنگ شش روزه سا ل(1967) میباشد که یکی ازبزرگترین پیروزی  نظامی دوران معاصر بشمار  میرود، هنگامیکه  داوید ، جالوت را شکست داد ، ولی اگر مشکلات حاصله فعلی اسرایل را که این کشور به آن مواجهه است دقیقاً بنگریم ، من فکر میکنم که رشد این پرابلمهای حاصله ی اسرایل بطورمستقیم  از پروزه های  وسیع  عملی  پیشبینی شده ی  اسرایل  بمراتب  بیشتر وسریعتر میباشد . همچنان من فکر میکنم  که رشد این پرابلمها که درجلوانکشاف اسرایل حایل گردیده ویا آن کشور را از هرسو احاطه کرده مستقیماًثمره ونتیجه ی آن پیروزی به ظاهر بزرگ اسرایل است ، جونکه بیرون از اراده اسرایل عمیق ووسیع میگردد مثلاً جنبش اسکان  ویا تغیر جاسازی که این خود یک مانع بزرگ را به مقبل خلق فلسطین خلق نموده زیرا میزان تولدات درنفوس فلسطین بمراتب نسبت یهودیان اسزایل بلند میباشد ودر آینده ها این پرابلم ریشه ی هرچه عمیق می دواند  ، پس شما میدانید ویا بتهتر است که گفته شود باید بدانید که اسرایلیها   بعد ازسال (1967)  چه دست اوردی بدست اوردند ؟ ویا ما در مقیاس  ازین پیروزی بزرگ  با تصوراتیکه در آن زمان داشتیم چه بد ست اوردیم  یا بعداً ازعملیات طوفان صحرا درسال ( 1991) ؟ آنچه که همه ی ماخودرا در آن عمیقاً جا سازی شده می یابیم شرق میانه ی بزرگ است .                                                                                                

امی گودما ن:  اندریواسیوج ایا شما با این باور هستید که ایالات متحده امریکاعلیه تروریزم می جنگد ؟                                                                               

اندروواسیوج: خوب، من فکرمیکنم – البته "تروریزم"یکی  ازکلماتی  است  چون شما میدانید ! دقیقاً منظورشما چیست؟ من معتقد م که بکاربرد کلمه "تروریزم"بخشی ازقسمت دلایل برای حضور  ما  درعراق  وافغانستان است ،  بخشی  ازهمان  منطق لجوجانه وخیره سرانه و گمراه کننده  تحت نام از بین بردن حرکت القاعده که به هیچ وجهه کارایی نبوده ویا اصلاً  نمی  خواهند که کارایی بییفتد،  اما  به  یقین  واطمینان میتوان گفت که این یک توضیح کامل وکافی مبنی بر اینکه ما چرا درعراق وافغانستان حضور داریم نمی باشد .ما در آن بخش از جهان بخاطر نفت ، ما در آن بحش از جهان بخاقری هستیم چون واشنگتن مصرانه تاکید مینماید که بیدون طرح کدام سوال چنین نشان دهد که گویا اورهبر جهان است ، که این خود بیش ازیک توهم پوچ وآنهم توهم خودشکنی چیزی دیگری نیست ،مگر دراینجا ازجمله تنوع دلایل تنها یکی از دلایلی که ما چرا درین جنگها می جنگیم به یک معنی ممکن است چنین باشد که میتوان این جنگ ها ر ابه آسانی  خاموش ساخت ، ولی بهر صورت اینها همه آن تصوراتی اند که از چند بُعد مورد علاقه آنها قرار گرفته است .                                                  

امی گودما ن :  شما درمورد آنها ی  صحبت نمودید  که  در اکثر موارد تاثیر ونفوذ بیشتر دارند بطور مثال آنچه که یازدهم سپتمبر بوقوع  پیوست ،  ایا این  رویداد  بیشتر یک اقدام پولیسی نبود ؟                                                                        

اندریوواسیوج:بلی کاملاً درست است .                                                       

امی گودما ن:  پس این اقدام پولیسی را کدام نیرو بسر رساند؟                              اندریوواسیوج: سازما ن سیاه (CIA) ، اف- بی - آی ( FBI) تا یک حدی هم قوتهای عملیات خاص، من نی ، من به هیچ وجهه سعی  نه  مینمایم  که  ما  میخواهیم  آنها  را بشنا سیم ویا آنها را نشان بدهیم ، شما خود میدانید  که پرتا ب گل به سمت القاعده  خود بردن توقع دوستی از آنها است ، ما دوباره آنچه که جدی  پنداشته  میشود  در موضوع درگیر وزید خل هستیم ولی نه ، به  این معنی که ما  با  آن ها جنگ قاطعا نه مینمایم .   بهر صورت من در اینجا میخواهم کمی در سطح وسیعتر به گفتگوی قبلی خویش مراجعه کنم و آن اینکه  ما نباید صرفاً در مورد آنچه که ما کار میکنیم ویا اجراات مینمایم درمورد تروریستها انجام دهیم ،بفکر من آنچه که ما بیشتر گفتگو می نمایم ایا بیشتر درمورد جهان اسلام انجام نمیدهیم ؟ من میخواهم این موضوع را در این جمله اینطور افاده نمایم : وآن اینکه  همچو افاده ها درهمچو عبارات بذات خود آتشین وشعله  افروزی است ، زیرا چون اکثر مردم در واشنگتن فکرمیکنند  که  ما شاید  به  ارتباط جهان اسلام چیزی را انجام دهیم ویا به نحوی از انحا توان  آنرا داریم  ویا وظیفه  خود میدانیم که باید چیزی را انجام دهیم ، به نظر  من و یا آنچه که من می اندیشم ، این همه ارزوها وخواهشات کاملاً پوچ ، احمقانه وجرندیات است وبس . من منکر آن نییستم  که در جهان اسلام مشکلات و پرابلم ها وجود ندارد ، بلی حتماً موجود است وکسانیکه نیاز به شناخت این پرابلمها دارند میخواهم  طی  این مثال  اول  چنین افاده نمایم ،  طوریکه درین مورد من  قبلاً نوشته ام  « اجازه دهید اسلام ، اسلام باشد » اجازه دهید که مردم جهان اسلام خود راه آشتی اعتقادات مذهبی شان را با دنیای مدرنیتی سراغ نمایند . آنطوریکه ما در دنیای غرب برعلیه آن مبارزه کردیم وبا اجراات پیهم توانستیم موفقیت های چند حاصل نمایم وقابل ذکر میدانم که موفقیت های کامل  نیز  نصیب ما شد ، بناً دراینجا ما خودرا مدیون میدانیم که باید تجارب خودرا به مردم جهان اسلام نشان بدهیم تا آنها نیز در مورد موفقیت های را بدست اورند ، البته نقش ما دراینجا ازچه قرار باید باشد ؟ من فکر میکنم  که ما باید ارزشهای لیبرال  که با معتقدات مذهبی  جهان  اسلام سازگار باشد آنرا به آنها عرضه نمایم ، پس ما  چگونه  میتوانیم  به این  امر  مبادرت ورزیم ؟  خوب ، من باور دارم که  ما میتوانیم   آنرا به  بسیار آسانی  با داشتن  ایمان راسخ توام با ارزشهای لیبرال در اینجا درخانه خود  درنظر داشته آنرا مشق  وتمرین نمایم  تا با افاده وارایه ی مثال های ساده برای مردم در دیگر نقاط جهان به حیث الگو عرض وجود نماید .                                         

امی گودما ن:  ما درحال صحبت با ادریوواسیویج مولف کتاب تحت عنوان «احکام واشنگتن : درمسیرجنگ دایمی  که شما در جنگ ویتنام شرکت داشتید  هستم  ،من میخواهم باشما  در ارتباط آنچه که مردم آنرا معادل اوراق پنتاگون  میدانند ، پیرامون (90) هزار سند مرتب شده وتصنیف شده  نظامی به ارتباط جنگ افغانستان که توسط ویکی لیکس در ویب سایت آن آزانس افشا وبه نشر رسید ، اسنادی که بقول ادمیرال میک مولن  ( Admiral  Mik  Mullen) دریک نشست خبری با آزانس ان- بی- سی  از آن به حیث اسناد دغدغوی یاد کرد داخل صحبت شوم  :
ا د میرال میک مولن : آنچه که ما بداخل جنگ هستیم ، آنرا ویکی لیکس بوضاحت دیده نمیتواند ، توانای ااطلاع رسانی همچو اطلاعات جمعی  درجهانی  که ما  در آن  زندگی مینمایم هزینه ی برای پوتانسیل زندگی  ما آنطوریکه  من فکرمیکنم بوده و آنرا نمیتوان خالی ازاهمیت تلقی کرد  ولی آنچه که من همین  اکنون میگویم اینست :،  که  با شنید ن افشای  این اسناد با راول وحشت زده شد م ومن دروحشت باقی ماندم وآن مبنی بر اینکه افشای این اسناد محرم حیات سربازان امریکایی وسربازان ایتلاف وشهروندان افغان را مواجه بخطر میسازد .                                                                           

امی گود ما ن :  واینهم اقای رابرت گیتس وزیر دفاع.                                    

رابرت گیتس وزیر دفاع:  برخورد ونگرش من به این موضوع دارای دو بخش از مجرمیت  میباشد ،  یکی آن مجرمیت حقوقی که به محکمه تعلق میگیرد  وآن یکی دیگر آن که البته ارتباط به وظیفه ی من ندارد  مجرمیت اخلاقی میباشد که به نظر من هر آنکسی که مرتکب آن میشود بازهم به هییت منصفه تعلق میگیرد که برای مجرم چه نوع جزا تعین مینمایند من فکر میکنم از آنجایکه ویکی لیکس نتایح بروز خطرات ناشی از افشای این اسناد را درنظر نگرفته باید برای اوجزای سنگین داده شود :
امی گود ما ن : واکنش شما پروفیسور اندریو واسیوج از چه قرار است ؟                ا

ندریوواسیوج :  خوب ، منظورم در  اینجا ازین قراراست که  در اینجا  ازبسا  جهات رقابتهای چشگلر وضروری فروان وجود دارد ،من فکرمیکنم که درقدم اول به تصحیح آنچه که من نمیدانم  که اگر اصطلاح  «رادیکال» درست  باشد  بپردازم  و  منظورم از توضیح مطلب در این است  که حکومت کاملاً برای ما دروغ  میگوید ،  دولت تمام هر آنچه را که باعث روشن شدن موضوع قابل منازعه  برای مردم عامه گردد  و مارا  از موضوعات و مسایل منازعه فیهه مطلع سازد  مطالبی که باخبری از آن   از بعضی جهات برای مردم مفید میباشد پنهان مینماید .                                                موضوع دومی اینست : درصورتیکه اگر ما  میخواهیم  که  یک  اردو داشته  باشیم ، اردوی ما باید  با انضباط وبا دسپلین باشد ، ما  باید  چنان  اردوی داشته  باشیم   که  بارعایت نظم ود سپلین هر تصمیمی را که  مقامات غیر نظامی  بخصوص  اگر  بطور شخصی اتخاذ مینماید ازآن باید اگاهی عام وتام داشته بخصوص   متوجه    تصممیم  آن   شخص کشور  به ارتباط افشای  (90)  هزار اسنا د محرم صنف بندی شده   که  توسط ویکلکس درمید یا به نشر رسید باید باشیم . یعنی اردو نباید آنقدر بیخبر باشد که همچو اسناد افشا گردد.                                                                       

امی گود ما ن :  اگر این رویداد در واقع توسط کسی سازمان دهی شده باشد آن چه کسی خواهد بود ؟                                                                                

  اندریو واسیویج :  اگر او هرکسی است به نظر من سزاوار سرزنش باید  باشد ،  اما آن کسی دیگری نیز سزاوار سر زنش میباشد که در تابستان سا ل (2009) قبل آز آنکه اقای اوباما ریس جمهور با ارتباط پیشنهادات مک کریستل در مورد جنگ افغانستان تصمیم اتخاذ نماید محتویات پیشنهاد مذکور را زیرکانه هایجک نموده به واشنگتن پُست افشا نمود ، من بخاطر ندارم که ادمیرال مک مولن یا وزیر دفاع رابرت گیبس  ویا شخص دیگری این تصمیم را اتخاذ نموده باشد که بروند وآن کسی را که  پیشنهادات  مک کرستیل را  افشا نموده آنرا دریابند . من چنانچه قبل یاد اور شد م شحص افشا کننده ی (90) هزار سند سزاوار سرزنش میباشد  ، زیرا این  خود بیانگر  کتنرول شخص غیر نظامی بر ارتش واردو میباشد ، بنا براین اگر شما به ارتباطاین شخص  ناراحت هستید  پس اهتمامات ناراحتی خود را به ارتباط آن دیگری نیز اتخاذ نماید .       

امی گودمان : اما میزان اطلاعاتی که ازین (90) هزارسند بیرون آمده ، آنچه که جولین اسانگ ( Julian  A ssang)خواستار مدارک مربوط به جنایات جنگی در هر سطح گردیده ،  وما نیزچند ماه قبل  اسنادی رابه نشر سپردیم ، یعنی اسناد ویدویی دوازدهم جولای سال (2007) بمباری اردوی ایالات متحده امریکا بر  شهر جدید بغداد را که دوخبر نگار آژانس رویتر نیز زندگی  شان را  از دست دادند  وشما  اسناد  آنرا یکی بعد ازدیگری ملاحظه نمودید یعنی کشتن ، کشتن ، غیر نظامی ،غیر نظامی ، غیر نظامی .                                                                                                 

اندریوواسیوج:  خوب ، قبل از همه شما نیز بامن همنوا خواهید بود که جنگ خود درواقیعت عمل زشت و کثیف است  ،بخصوص درین عصر انکشاف تکنالوزی که جنگ به بسیار ساده گی همه چیزهارا جاروب وکنار میزند که تفصیل آن شامل بحث ما نمی باشد ، ولی آنچه که من باید یاداورشوم اینست که من این (90) هزار اسناد ردیف شده را نخوانده ام ، من تنها راپور اسنادرا درگذارشات  مطبوعات خوانده ام، ولی من از خواندن آن چیزی قابل ملاحظه ی را نیافتم ، منظورم  اینست ، بلی،  البته  نظامیان ما غیر نظامیان افغان را میکشند ویا به قتل  میرسانند ، واین  قتل وقتال  مردم بیگناه وغیر نظامی به شکل فجیع بیدون درنظرداشت اخلاق ووجدان سالم صورت میگیرد که گناه نافخشودنی بوده ونباید از آن  اغماض  صورت   گیرد . کشتا ر  غیر نظامیان  در افغانستان واقعات  د لخراشی است که  در پیش روی  ما قرار میگیرد  و ما بازهم  به پر رویی ادعا می نمایم که دل ودماغ  مردم را بد ست می آوریم ، به  بسیار  ساده گی میگویم که این اخبار نه تنها   برای من مواصلت میکند بلکه برای دیگران نیز میرسد ولی آنچه  که  ویکی لیکس رد یف از اسنا د  را  به نشر  رسانیده  در  آن  کدام حبر تکاندهنده که بتواند در احساس شخص  تغیری  را بوجود اورد ویا عواقب وپیامدهای این درگیری را که چه به بار خواهد اورد مشخص نساخته است .                                

امی گودما ن: جنگ خود تاثیرات گوناگون اش را بجا میگذارد بطور مثال آنچه  
دهکده  مای لای واجساد قربانیان                                                 

درسال(1968) عیسوی در(16) مارچ (347-504) شهروندان غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی  توسط سربازان ارتش امریکا بقتل رسید ند که اکثر قربانیان زنا ن وکودکان بودند ، قبل از قتل برخی از قربانیان مورد تجاوز ، شکنجه ، وقطع اعضا نیز قرارگرفته بودند ، برخی از اجساد نیز در جریان کشتار توسط سربازان قطعه، قطعه  شده بودند کشتار در دهکده ی ( مای لای) رخ داده بود .« از ویکی پیدیا گرفته شده است »

که مامیدانیم مثال جنگ ویتنام بخصوص کشتار در محله ( مای لای ) بشدت قابل توجه  است ، ودرانجا شاید اکثر آنها زمانیکه میدانستند به پایان جنگ ممکن کمک میکردند ، زیرا وختی مردم بدانند که وضع به چه منوال است بعد از شنیدن وشناخت نام ومحل حتماً ازخود دربرابر آن واکنش نشان میدهند .
اندریوواسیویج  : خوب ، این یک تبصره کاملاً منصفانه بود آنچه که شما میدانید این چه بود ؟ که یک هفته  تمام ما را مصروف داشت ؟ وتمام ما مصروف داستا نی بودیم وهمه دیدیم که چه اشکار ویا افشا شد ،  احسا س خودم دراین مورد چنین است :  که داستا ن ویکی لیکس محتوا  ویا مضمون مشابهه  (مای لای) را نداشت ، ولی با آنهم خواهیم دید .                                                                                       

امی گود ما ن : احکام واشنگتن : مسیر امریکا به جنگ دایمی ،: چه فکر میکنید که چه انگیزه ی بزرگ ویا چه تعجبی شما را پیچانید که دست به تحقیق زنید وبه نوشتن این کتاب همت گمارید  ؟                                                                       

اندریوواسیوج:   من فکر  میکنم آن  راهی بود  که مرد م به  احکام ویا  فرمانروایی واشنگتن مبنی بر بیداری  ویتنام خویشتن را وقف کرده بودند ودرین راه تلاش بیشتر وموثری بخرچ دادند تا بطور اطمینان تجاربی بد ست آرند  ولی چنین معلوم شد که آن تجارب حاصله  بی اهمیت تلقی  گردید و  بفراموشی  سپرده شد .  منظورم اینست  که شما باردوم یاداوری نمودید  که من یک سرباز سابقه وکارازموده جنگ ویتنام میباشم وبه یک معنی روی هم رفته به اصطلاح چشم اندازوجهان بینی ام را بیشتر به روی رویداد های ویتنام متمرکز میسازم ،  ولی از  آنجایکه من  وشما  در اینجا   در  سال (2010) نشسته وبه ارتباط ویتنام تبادل افکار مینمایم ، آنچه که برایم بطور  گسترده اشکا وهویدا شد ،چنین است که ا همیت دادن به سیاست در واقع خود بی ارزش وبی اهمیت است .   منظورم اینست که پنج سال بعد از سقوط سیگون  ما رونال ریگن را به حیث ریس جمهور خود انتخاب کردیم  و پانزده سال بعد ازسقوط سیگون درجنگ اول عراق مداخله کردیم برایم شگفت اور است اگر به پس منظر   این واقعه کوچک ویاحوادث کوچک جنگ ویتنام  نگریم درخواهیم یافت که چنان توانست اعتبار نقش امریکا را برچیند ویا چسان توانست که سیاستهای امنیت ملی وجهانی شدن ما را نقش بر آب سازد واز اعتبار ساقت نماید   که به همگان معلوم شد .                                  

امی گود ما ن : ازشما پروفیسور  تاریخ ودانشمند روابط بین المللی در پوهنتون بوستان  وافسر با تجربه جنگ ویتنام ومولف کتاب تازه تحت عنوان  احکام واشنگتن که فردا ازچاپ می براید اقای اندریوواسیوج تشکر مینمایم که درین مصاحبه با ما اشتراک ورزید ید .                                                                                            

اندریوواسیوج : من نیز ازشما تشکر مینمایم .   

با تقد یم درودها (دوکتور مل)