نظر: تعجبی ندارد که ناتو بتواند شورشیان را مهار کند !

لاس انجلس:   انتقاد زنند وغیر منتظره ای محترم حامد کرزی ریس جمهور افغانستا ن ازمتحدین غربی اش درکابل درین تازه گیها،همهمه وسروصداها در مطبوعات  بین المللی   بوجود  اورده ، تحلیلگران ومفسرین و مید یا را  بطور اخص  مصروف  تجزیه وتفسیرموضوع متذکره ساخته است.;

ریس جمهور حامد کرزی طی یک سخنرانی رسمی  عاملین ومشاغل مواد مخدره  را  اشخاص  بی ننگ ، متکبر ، نا سپا س وحتی  بدتر آزان نامید و  یاداورشد که ا ین انسانهای   بی عاطفه اند   که   هزارها  جوان کشور مارامبتلای  امراض روحی وروانی ساخته اند.

قابل یاداوری است  که  درمیان   این  اتهامات وضد اتهامات  برسی  ازکاستیها  ومعا یب ساختا ری معدوم است  ، که  این  خود   باعث  خرابی  اوضاع درافغانستان شده ودرنهایت امرمنجربه تیره گی روابط دیپلوماتیک بین کابل وواشنگتن میگردد.
.    
محترم حامد کرزی ریس جمهورافغانستان
نقیضه عمده درلحن خشن وناهنجار نقد که دراغازازسوی اداره ای ریس جمهورایالات متحده امریکا اقای اوباما به ادرس محترم کرزی مبنی برعدم توانایی او در مهارکردن فساد و کمی ابتکارات غرض بیشتر  موثرساختن  اداره اش   متمرکز  بود،   رهبر افغانستا ن را به حیث عامل کلیدی موانع پیشرفت در افغانستان نامید ند، درحالیکه اساس این واقیعت پیچیده با فرضیه مذکوردر یک تناقض ملاحظه میگردد.      
مشکل این نیست که کرزی چرا  یک حاکم مطلق  با تمایلات دیکتا تورما با نه نمی باشد که از  اصلاحات دولت اش بمنظور زدودن خطرات تدوام قدرت امتناع ورزد ، بلکه واقیعت اینست که درافغانستان دولت فرا گیر قوی مرکزی اصلاً وجود ندارد واین خود  اصلی است که  مانع  ثبات  در طول  این  سه  دهه ای اخیر درکشور شده است .

روند بی ثباتی با اشغال کشور توسط شوروی وخت در سال 1980 بعنوان پیامد طبعی اغاز گردید  مبارزه ء مسلحانه دربرابر قوای اشغالگرنبود  مرکز فرماندهی واحد وپراگندگی جنگجویان  همه  و همه باعث شکست دولت مرکزی تحت الحمایهء شوروی گردید . چونکه  کا بل  از چند ین  جبهه  به رهبری حلقات مشخص انفرادی جهادی پیهم مورد تاخت وتاز قرار داشت و هرکدام ازین حلقات باداشتن ستراتیژی مشخص جنگی ، منابع مالی ، جنگجویان وابسته به تنظیم ها وبه نفع رهبران  مربوطه شان  می جنگیدند نه برای وطن ومنافع هموطنان شان منحیث کل .;

دلیل اینکه چرا بعد ازپیروزی مجاهدین درسال 1992 بازهم خشونت تداوم  پیدا کرد ودراوایل 1990  درکشور جنگ های داخلی اغاز وبعداً  باعث  ظهور وموفقیت طالبان  گردید ، هما نا پراگند گی ساختا ری شوریشان وجنگجویان بود که ازآن قبلاًذکرنموده بودیم  درک این پس منظر وبیک گروند بابحران ثبات امروزی درافغانستان کاملاً باهم مرتبط میباشد ، دلیل دیگریکه سبب مداخله درسال 2001 در کشور گردید . بادلایل مثل  مصلحت واضطرار ،ضرورت آن دیده شد که درسال  2001در افغانستان  شکست   خورده   غرض ازبین  بردن زیربناها شورشیان سال 1980  و خلع سلاح   کامل  آ نها  مداخله  صورت گیرد.  ، ولی باوجود آنهم همین پراگندگی قدرت تا  هنوز ادامه  دارد که مانع استقراروهژمونی دولت مرکزی گردیده است.
آنچه تا اینجا گفته امدیم چنین  استنباط میگردد که ساختا ر مشتت   قدرتهای   شورشی  که فوقاً   از آن یاداورشدیم واقیعت انکار ناپذیری است وچنین درک واحساس را بار می اورد که سربازان ونظامیان ناتو مستقر درافغانستان قادر نخواهند شد که شورشیان را مهار کنند وآن اینکه ایشان نسبت به سال 1980 ازهر نقطه نظر مجهز ونیرومند اند وبه هیچ وجهه متما یل به تشکل دولت مرکزی نمیباشند و تن در نمیدهند که از تسلط دردست داشته شان کنار روند sp;  

زیرساخت این شبکه ای پراگنده شورشیان تا هنوز زنده وبقوت  خود  باقی است ، وباشبکه های تاریخی وفادار  با نقشه برداری های  خوب  وکامل  اراضی ود سترسی  به سلاح  ومنابع ما لی که  اغلباً  خارج ازمرزهای کشور تامین میشود به قوت واستمراراین شبکه زنده گی تازه میبخشد. بروزخشونتهای اخیر در بغلان وقندوز تنها دونمونه ای روشنی  ازین واقیعت است که این زیر ساخت هنوز زنده است وبه اسا نی اجازه  میدهد   که  با  یک  سوچ  نمودن   زنده گی غیرنطامی ها وملکی ها را  دگرگون سازند ودرکشور بی ثبا تی را استمرار دهند.sp;  

پس چنین پنداشته میشود :تا  زمانیکه زیرساخت این شبکه ای پراگنده  شورشیان ومتمردین  درجایش دست نخورده باقی بما ند ، امد ن  ثبات  وامنیت  در افغانستان یک رویای دورد ست وارما نی باقی خواهد ماند .  تمرکزواستمرار انتقادات بالای کرزی نه تنها  که غیرمثمر است ، بلکه ازدست دادن نقطه ای مطلوب نیز میباشد. واقیعت اینست که سیا ست افغانستان به سن وسال فضای رقابت بیرحمانه ای جهاد 1980  رسیده است  یعنی  فضای  بیدون یک  مرکز واحد فرماندهی، بیدون یک  ساختار منظم ومنسجم  . در اینجا قدرت نمایی فردی وکیش شخصیت رونق خوب یافته وهر  آنچه   این شخصیت های  مقتد ر بخواهند وابستگان شان آنرا بسر میرسانند .;

نیروهای کوچک نوظهوربا وجود رقابت وهمچشمی تا هنوز درزیر سایه ودرتحت الشعاع اهداف سیاسیی  آن رهبران  با نفوذ ونیرومند قرار دارند که ازمنافع کشور ظاهراً بشکل کل  حمایت  مینمایند ،  حامیان ومخالفان کرزی خویشتن را محصول دنیای تیره وتار 1980 میدانند که بعد ازآن پیوسته درصد د شورش برای شورش بوده واین نوع تلاشها برای شان به یک عادت دومی درامده است ، همچنانیکه این نوع تلاشها وفعالیتها  درسرشت اکثر سیا ست بازان  افغانی   نیز تجلی مینماید .دربین تمام جنگجویان تنها آن رهبرانیکه درقدرت شامل نیستند ، طرفداران وپیروان خویش را بهترتر سوق اداره منمایند درنزد حامیان خود منزلت رهبر وافعی را دارمیباشند

درواقیعت امر این  شکست  جامعه ای بین المللی درافغانستان است  که این   حقیقت  را  یعنی  ساختا ر مستمرشبکه منظم ودرحال هرچه کارامد ترشدن شبکه  مذکور  را نتوانستند  درک  واقعی  نمایند   که  مانع پیشرفت درافغانستان میباشد.  مشکل  عمده   و یا  به اصطلاح  یک   در یک ساختار ذهنی وmentality درافغانستان است ، تنها تمرکز وپیجیدن بالای  کرزی نه تنها دست اوردی دربر ندارد بلکه جایی را نمیگیرد حالا  برای  همه  روشن شده  ، که  تعاملات  باالمثل پربارد یگر هم شامل قضا یا ی افغانستان میباشد.;

نویسنده این مقاله:      نوشین ارباب زاده سا بق ژورنالست بی بی سی ، فعلاً یکی از عیادت کننده گان ممتاز یونیورستی کلفرنیا درلاس انجلس ایالات متحدهء امریکا.