وحید الله «ویس»
دیروز در س یت وزین « آزادی » هشدار جالب و تکان دهنده یی ( ! ) از شورای اروپایی حزب واحد ( ! ) ( حزب گویا یگانه با رهبر دو گانه) را خواندم و راستش با خواندن این اخطاریه در اول سخت ترسیدم .
ترسیدم ازاینکه مثلا اگر واقعا به خواست آقای رزمیار وسادات صاحب مبنی بر برداشتن ویدیو کلیپ ها جواب مقتضی داده نشود و یا اگر ؛مثلا : سلسله ی نشر تحلیل ها و نظریات اعضای حزب سابق در مورد افشای اجـــرا کننده های نقش ها در این ویدیو ها قطع نشود ، ســـرنوشت این حزبی ها بیچاره ی سرگردان واین سا زمان های جدا شده از بدنه ی حزب دیروز چه خواهد شد . خدا ی نا خواسته اگر این بایکوت عملی شود ،چه بلایی آسمانی بر سر مرد م بیچاره ی وطن خواهد آمد و چه توفانی بر پا خواهد شد .
ایشان بادرک علمی این مساله و با پیش بینی پیامد تاریخی این « سونامی » نامه یی به نشر سپرده اند تا از یک طرف ابراز تشویش خود را به اعضای حزب ابرازبدارند و به خاطر خطرات آینده به آنهـــا ا خطار بدهند واز طرفی هم رفع مسوولیت تاریخی کرده باشند .
سازمان ها ، سایت ها و کمیسیون وحدت تفاهم و وحدت شاید هر کدام درین مورد نقاط نظر خود را داشته باشند ؛ و لی من هم به حیث یک عضو حزب دیروز با آگاهی که از عمل کرد نهضت فرا گیر و متحد ملی ، به خصوص در رابطه به نقش این سازمان ها در کار وحدت ها وانشعاب ها دارم می خواهم به این دو رفیق ( رهبران دوگانه ی سازمان یگانه ) اطمینان بدهم که هیچ تشویش را به خود راه ندهند ، بودن یا نبودن شان برای ما اعضای حزب چندان تفاوت ندارد . با نبودن شا ن آب از آب تکان نمی خورد . نمی خواهم بگویم که «عدم ات به ز وجودات» ولی ؛ بودن تان به پشیــــزی ارزش نداشت ، رفتن تان هم کاری را خراب نم
ی کند . مطمین باشید !
قرچه یی به کمر شیری نشسته بود ، کمی این سو و آنسو خیز وجست زد و خواست ابراز موجودیت کند ؛ به شیر گفت اگر سنگینی میکنم ؛ تکلیف کم کنم ؟ شیر گفت: قرچه گک من کجا از آمد نت خبر داشتم که حال از رفتن ات خبر شوم .
و حال چند حرف جدی تر به رهبری دوگانه ی شورای یگانه :
اگر به ترکیب این سازمانی که خود شان را واحد می خوانند توجه شود بدنه ی رهبری و افراد موثر آن حاصل جمع کودتا چی ها ، مریض ها سیاسی دوران کشمکش ها ی درون حزبی ،( خلق ، خلق و پرچم ــ و پرچم وپرچم ) ، آدم های خاص برای انجام ماموریت های نامریی ، میبا شند و همین ها اند که با استفاده از امکانات مختلف و ممکن تعدادی از صفوف پاکدل و خوش نیت و وطن پرست را به گروگان گرفته اند .
آیا از چنین ترکیب رهبری که سابقه و تجربه ی تاریخی تعمیل کودتا ها ، پارچه ساختن حزب ، ایجاد گروپ های ضد حزبی در درون حزب ، سازمان دهی پراگندگی و انشعاب ها را دارند می توان انتظار داشت که برای وحدت اعضای حزب سابق گام بردارند و یا آ یا اعضای حزب سابق حاضر اند به ندای وحدت خواهی کذایی آنها لبیک بگویند ؟
برخلاف دروغ بزرگ و یاوه سرایی که رهبران دو گانه ی اروپایی در « نامه » ی خود ســــــــر داده اند ؛ آنها هیچگاهی به خاطر تشکل مجد د اعضای حزب ؛ کاری را انجام نداده اند . اصلا توقع پاسداری ارزش ها ، از آنهایی که اعتقادی به ارزش ها ندارند ؛ فقط ساده لوحی انگاشته شده می تواند وبس .
آ قایان رهبری دوگـــا نه ی اروپایی !
شما و اسلاف تان همیشه در پشت فــریاد های وحدت خواهی ؛ بد ترین جفا ها را در امر وحدت حزب روا داشته اید و اینک بار دیگر می خواستید با رخنه در کمیسیون وحدت و تفاهم آز آن به حیث وسیله ی تبلیغاتی استفاده ی سو نموده ، چاک دیگری بر پیکر دریده ی اعضای پراگنده ی حزب بیافزایید .
من به حیث کسی که به هیچ سازمان ، گروپ و گروهی ارتباط ندارم ، ولی در اجلاس 30 و 31 جنوری 2010 از طرف دوستان هامبورگ بحیث آدم مستقل شرکت کرده بودم اجازه می خواهم پیرامون ادعا های تان در مورد وحدت (!) حزبی ها بر مبنای « نامه »ی منتشره ی شما در سایت وزین « آ زادی » که اصل آن فکر میکنم به آدرس « سکـــرتریت محترم کمیسیون تفـــــــــــاهم وحدت ...)ارسال گردیده است ؛ ابراز نظر کنم .( «سازمانهای معینی » « چند فـــــرد و محفل منفردِ سایت چلان» که شاید منظور شان رفقای عزیز نهضت آینده ویا کسی دیگری باشد که من مطمین هستم همه و بخصوص رفقای آینده که کادر های نویسنده کم
ندارند جواب مقتضی به این رجــــــز خوانی ها نیز خواهند داشت ) .
ـــ در رابطه به « تلاش مشترک » و « حرکت موثر » تان برای راه اندازی « همایش » 19 اپریل 2008 .
آن همــــــــایش نیز « عدم صداقت و اعتماد » و عــــدم « رعــــــایت اصولیت از جانب شما » در امر « شکل گیری » « حرکت وحدت خواهانه » را به نمایش گذاشت ؛ زیرا : از نظر تعداد زیادی اعضای حزب آن همــا یش در زمانش تـــداوم سیاسی کــــــــــودتای 1992 ، تجدید تعهدات با یاران کــــــــــودتایی تان ( اتحاد شمال ـ شورای نظار ) و بخاطر انسجام بخش های انجام نیافته ی ماموریت های مشترک تان ارزیابی گردیده بود. نه « تلاش مشترک » برای احیای وحدت حزبی های حزب دیروز .
مـــــگر شما در همان همایشی که بار بار با افتخاراز آن یاد میکنید به غیر از فرستادن درود به روح پر فتـــــــوح آمــــر صاحب مسعود و اختیار « سکوت » سه دقیقه یی به احترام قوماندان مسعود چه کار مهم دیگری انجام دادید . و شرین تر این که در همین « نامه »بدون هیچ شرم وآزرمی از دیــــــــگران گله دارید که « در آن هنگام نیز سازمانهایی وجود داشتند که هرچند با کمیتی ناچیز، وحدتی نمی خواستند الی اینکه خود در مرکز آن قرار داشته باشند و از اینرو لازم ندیدند که درین همایش حضور یابند، بلکه به تبلیغات سؤ علیه چنین اقدام سودمندی نیز پرداختند . » من نمی دانم چر�
� سازمان های دیگر در آن همایش شرکت نکردند و چرا « سود مندی » «چنین اقدام» را درک نکردند ولی من به حیث یک فرد که از من دعوت هم شده بود بنا بر این درک که آن هما یش از جانب شورای نظا ر و با مصارف شورای نظار ودر جهت منافع تبلیغاتی شورای نظار بود و هم دلا یل متعدد دیگر شرکت نکردم .
شاید از نظررفقای نهضت فرا گیر و متحد ملی ، نام دیگر « همایش بخاطر بزرگــــــــــــداشت از خدمات ارزنده ی احمد شاه مسعود » « رعایت اصولیت » و « درک مبرمیت » ، « هبستگی و یکپارچگی » و « عطش وحدت » باشد .
بعد ازتحلیل و تجریه مسایل مطروحه در تیاتر 19 اپریل 2008 و ترکیب اشتراک کننده گان آن بود که نیرو های وحدت خواه را به این نتیجه رساند که چه کسانی از نظر نهضت فرا گیر و متحد ملی ، « نیرو های همگرا و همسو » نامیده می شوند . فکر میکنم در این مورد کفایت میکند .
ــ در رابطه به ایفای نقش در کمیسیون تفاهم و وحدت :
همین « نامه » منتشر شده ی شما شاهد زنده و نشان دهنده ی عدم صداقت و سو نیت و بیانگر عدم پابندی به تعهدات به امر وحدت از جانب شما میباشد ؛ زیرا : « نا مه » ی شما به آدرس سکرتریت کمیسیون تفاهم ووحدت ســـازمان ها ی گویا بر خـــاسته از بد نه ی ح.د.خ.ا ( حـــــــزب وطن ) است . به اساس فیصله های کمیسیون تفاهم ووحــدت تا جایی که از نشــــــــرات شان معلوم است نام مکمل آن «کمیسیون تفاهم و وحدت اعضای سازمان ها ی ایجاد شده از بدنه ی حزب وطن سابق ح.د.خ.ا » است و این نام گذاری تا جایی که من میدانم بعد از بحث های زیاد به اتفاق آرا به تصویب رسید .
تفاوت بین این دونام را همه و حتی ابجد خوان سیاسی نیز می تواند درک کند . ولی فـــــقط آنهایی که ارده ی افتــــــــــراق و نیت سو در را بطه به وحدت حزبی ها دارند ، هم در قلم وهم در قدم رعایت نمی کنندو بکار برد دقیق آنرا قصدا در نظر نمی گیرند .
موضع گیری و برخورد شما و هم نحوه ی معرفی و ترکیب افرادی را که شما به کمیسیون تفاهم ووحدت پیش کشید ید ، خلاصه همه حرکا ت و سکنات شما از شروع کار تا آخرین نشست ( اجلاس ارگانهای رهبری احزاب و سازمان ها ... ) کـــه بتا ریخ 30 و 31 جنوری در هـــامبورگ تدویــــر یافت ، بیانگر عدم صداقت ودو رویی تان در رابطه به وحدت حزبی ها ونشان دهنده ی آن بوده که شما در این راه از هر گونه فعالیت وحدت ستیزانه دریغ نورزیده اید ؛ مثلا :
ــ بخاطر بر هم خوردن کار کمیسیون تفاهم ووحدت و بی نتیجه ساختن کوشش های آن به عوض معرفی انسانهای شریف و خوش نام و با گذشته و سابقه ی نیک ، شما یکی از بد نام ترین چهره ها ی کودتایی و یکی از منفور ترین افرادی را که مورد نفرت اعضای حزب سابق است ، یعنی با قـــــــر فــــرین را وارد ترکیب کمیسیون ساختید و آن هم عمدتا با این هدف که چهره ی کمیسیون مخدوش شود ؛ که شــد .
آ قای رزمیار شما در مورد تعهد تان به تشکل مجدد اعضای حـــزب و سازمان های جـــــــــــدا شده از بد نه ی حزب دیروز ، صاف و پاک دروغ میگویید . شما حتما صحبت تان را در ا جلاس 30 و 31 جنوری در هامبورگ بیاد دارید ، حد اقل با خود صادق باشید و به خود بگویید که آیا در آن صحبت شما یک کلمه در مورد وحدت اعضای حزب چیزی فرمودید ؟ تا جایی که بیاد دارم شما در آن اجلاس فقط لاف زدید از دیگران خواستید تا با شما بیایند وبه حزب شما بیا یند و به طرف کنگره حزب شما بروند. شما وحدت را این گونه میخواستید ، شما شاید نمی دانید که ترکیب رهبری در حزب شما چنان نفرت در دل اعضای حزب ا�
�جاد کرده که آنها هزار بار ترجیح میدهند انفرادی مبارزه کنند وبرای وطن قطره قطره خون خود را بدهند ولی برای یک بار هم که شد ه با رهبـــــری علنی و مخفی شما در یک راه نروند ؛ زیرا از نظر بعضی حزبی ها ، حزب شما « اشرار ایزه » شده است و بعضی ها به حزب شما به نظر لانه و پناهگاه کودتا چیان می نگرند .
بلی شما به آن اجلاس نه برای جستجوو دریافت راه های نزدیکی و وحدت اعضای حزب ، بلکه برای نفرکشی و جلب و جذب رفــته بودید .شاید تصور تان این بود که با استفاده از ستیژ اجلاس ، حزب تان را و وحدت نیم بند تان را رکلام میکنید اگر شد آبی و گرنه للمی و در آخر مثل که در پی افتضاح شکست فاحش و نهایت شرم آور کاندید تان در انتخابات ریاست جمهوری شوخی های بی مزه با اعضای سازمان تان سردادید ، در اجلاس هامبورگ هم حتما چنین تصمیم هایی داشتید که ازآن جا نیز به همت اعضای صادق اشتراک کننده عبرت های تان را باید گرفته باشید .
آقای رزمیار
مگر قرا ر نبود توافق نامه ی اجلاس هامبورگ را هشت تن از ترکیب هیات تان امضا کند ،چرا فقط سه نفر تان آنرا امضا کردند ودیگران ازجمله خود شما از امضای آن سند ابا ورزیدید . این ساده لوحی سیاسی است اگر کسی نداند که شما بخاطر کم اهمیت جلوه دادن سند و در اصل کم اهمیت نشان دادن وحدت حزبی ها طفره رفتید .
رفقای محترم
مبتذل ترین سیاست را کسانی تعمیل میکنند که توانایی علمی و منطقی در تعریف پدیده ها را ندارند و این ضعف خود را می خواهند با حتاکی ، با گستاخی ، پررویی ، خود بزرگ بینی ، خود محور پنداری بزرگ جلوه دا دن نقایص دیکران و حتی بهانه کیری های کودکانه ، بپوشانند
دلیل اصلی وعلت واقعی حزب واحد (!) برای شرکت یا عدم در کار بعدی کمیسیون تفاهم و وحدت که من شخصا به نـــتایج کار این کمیسیون به حیث یک عضو سابقه دار حــزب دیروز سخت علاقه مند هستم ، بهانه گیری های نگاشته شده در « نامه » نیست ؛ بلکه فضای جدید سیاسی و برمبنای آن موضع گیری های تغییر یافته ییکه بعد از افشا شدن مستند عاملین کودتای 1992 به وسیله ی ویدیو کلیپ ها از طریق سایت ها ی عدالت خواه و آزاد و غیر وابسته در میان اعضای حزب دیروز ، هم در میان صفوف نهضت فرا گیر ، متحد ملی و سایر حزبی ها وهم در میان مردم کشور بوجود آمده ، باعث وارخطایی و دست پاچگی آقای رزمیار
و آغا صاحب عصمت الله گردیده است . به نظر انها چون در جلسه ی می 2009 فیصله به عمل آمده بود « ... سعی بعمل آید تا در ارایه نظریات خویش جانب مقابل را متا ثر نسازند ... » و حا ل « جـــــــــای بسیار تاسف است که ... چند فــرد سایت چـلان تبلیغات خصمانه و بی انصافانه و مضحکی را علیه حزب ما به راه انداختند .»
آ قـــا یــا ن !
در سا ل 1992 یک تعداد عناصر خاین به وطن ، مردم و حزب در تبانی با سیاه ترین حلقات افراطی ، به حیث عاملین براندازی حاکمیت ج.ا شرکت ورزیدند که در نتیجه حاکمیت سقوط کرد و بالا ثر؛ سیاه ترین حلقات افراطی بر سر نوشت مردم و وطن حاکم شدند . از خون هفتاد هزار کـــا بلی جوی ها خون جــــاری شد ، لا نه و کاشـا نه ی مردم به ویـــرانه تبدیل کردید ، بــه ناموس ، به حیثیت و شرف مردم تجاوز صورت گرفت و اینک که بعد از هژده سال فلم های مستندی که عاملین ان کودتای ننگین و سهم ستون پنجم درون حاکمیت را افشا میکند و سایت های رسالتمند بنابرحکم وجدان و درک وجایب انسانی این چهره �
�ا را در برابر قضاوت بیننده و خواننده ی خود گذاشتند و با این کار گویی اتش به جان دشمنان مردم انداختــــند. لــطفا کمی انصاف داشته باشید ، در حالیکه مردم واعضای حزب این افشا گری را می ستایند ، شمــا متاسفانه « متاثر » هستید .
می دانم که بعضی سایت ها و شاید هم بعضی سازمان ها با نشر ویدیو کلیپ ها وارایه نظریات خود شمارا « متاثر » ساخته اند و هنوز هم این سلسله « متا ثر » سازی ادامه دارد ، ولی من فکر میکنم که « تـا ثـر » شما نه که پایه ی منطقی ندارد ؛ که موجهه هم است . واقعا نما یش این ویدیو کلیپ ها نه تنها عاملین کودتا و حامیان سیاسی دیروز و امروز آنها را متاثر ساخت ؛ بلکه در پیشانی آدم های با وجدان و اعضای پا ک دل و ساده که در سازمان های تان به گروگان گرفته شده اند ؛ نیز عرق شرم نشاند .
عمق و پهنای این « تــا ثــر » نیز قابل درک است . آنهایی که هژده سال تلاش ورزیدند تا حقا یق را کتمان نمایند و درین راه از به کار برد هر وسیله از نوشتن کتاب ، مقاله ، رساله ، دفاعیه و براات نامه و غیره دریغ نورزیدند ؛ ولــی امــروز با سر افگنده ؛ در بــرابـــر قــا مــت استوار تــــــــــاریخ ایستاده اند ، باید عمیقا « متاثر » باشند .
آقایان !
شما هر تد بیــــری که یاد دارید به کار بیا ندازید تا اعضای حزب سابق را پراگنده نگه دارید ، شما عضویت تان را در کمیسیون تفاهم و وحدت به حالت تعلیق در آورید ، شما دفاعیه بنویسید تا ترحــم اعضای حزب را جلب کنید ، میخواهید گریه کنید ویا می خواهید در برابر طنز تلخ تاریخ لبخند مصنوعی بزنید . ولی ما یعنی اعضای حزب سابق مطمین هستیم که نمایش ویدیو کلیپ ها و رسوایی مستند عاملین کودتا ی سال 1992 ، صفوف با وجدان سازمان های تان را بیدار تر کرده آنها با لا خره ارده و عمل خود را یکی ساخته و با « پایمردی » ، نه تنها عاملین کودتا را که در میان سازمان شان لانه کرده ان
د ودر عقب اعضـــــای ساده ی حــــزب خود را پنهان کرده اند به بیــــرون پـــــرت خواهند کرد ؛ بلکه مدافعان سیاسی و ماموران حمایت گر آنها را نیز نفرین خواهند کرد .
و در اخیر آ قـــایــان رزمیار و سادات ! آ خر کمی انصاف داشته باشید ،
شما برای « آتیه ی سهم گیری » تان شرط غیر ممکن و دور از مروت وغیر رفیقانه گذاشته اید و آن اینکه : ویدیو کلیپ ها را بر دارید تا وحدت کنیم !