پاکستان درفکرعمق ستراتیژی خویش درافغانستان میباشد
اول فبروری سال جاری جنرال پرویز اشفق کیانی، لوی درستیز قوای نظامی پاکستان، در یک ملاقات خویش با خبرنگاران گفت که پاکستان خواهان آن است که افغانستان تبدیل به کشوری "امن و باثبات" شود و افزود که این امر می تواند "عمق استراتژیکی" را تضمین کند که پاکستان از طریق حمایت از رژیم سابق مجاهدین و طالبان به دنبال دست یافتن به آن بود .
جنرال کیانی افزود که پاکستان هیچ قصدی برای کنترل افغانستان ندارد و تصریح کرد که "هیچ کس در طول تاریخ قادر نشده که افغانستان را به زیر سلطه خود درآورد". لوی درستیز پاکستان گفت: "ما می خواهیم در افغانستان عمق استراتژیک داشته باشیم، اما این به معنای کنترل افغانستان نیست. اگر ما یک افغانستان آرام، با ثبات و با روابطی دوستانه در کنار خود داشته باشیم، این امر خود بخود عمق استراتژیک ما را تامین می کند چرا که مرزهای غربی ما امن خواهد بود و ما ناچار نخواهیم بود که مراقب دو جبهه باشیم ."
اما واقعا این "عمق استراتژیک در افغانستان" که گفته می شود سیاستمداران پاکستانی تمام سیاست های خود در قبال افغانستان و هند را براساس آن تدوین می کنند، چیست؟
که امیر البحر مایک مولن، لوی درستیز ایالات متحده اریکا چند روز قبل نیز بر زبان می آورد ومیګوید(کلیدامنیت درکابل از اسلام اباد میګذارد) معنایش این است که راه موفقیت در افغانستان از پاکستان می گذرد. این جمله بدین معناست که بدون کمک پاکستان، از موفقیت در افغانستان خبری نیست. البته لوی درستیز باید این جمله را هم به سخنانش اضافه می کرد: با توجه به پیچیده گی های موجود در آن منطقه، کلید امنیت در اسلام آباد هم در پایتخت هندوستان (دهلی نو) نهفته است. به هر صورت مقامات امریکایی همیشه به صحبت های چرب نرم نظامیان پاکستانی که دور ازحقیقت وواقیعت میباسد بازی خورده است واین بار باز هم حدس ګمان ها بر این است که باز هم امریکایی ها وانګلیس ها در مورد افغانستان به ګف های پاکستانی ها نسبت به افغانها ارزش زیاتر قائل میباشد
عمق استراتژیک در ادبیات نظامی به طور عموم به فاصله بین خط مقدم نبرد یا نواحی جنگی و مناطق اصلی غیرنظامی، مثل شهرها، مناطق متراکم از جمعیت های غیرنظامی، مناطق صنعتی و غیره گفته می شود. بنابراین، معمولا قومندانان نظامی آسیب پذیری این فاصله استراتژیک را در مقابل حملات دشمن ارزیابی کرده و براساس آن پلانهای (برنامه های) دفاعی و عملیاتی خود را طراحی می کنند .
از نظر نظامی، عمق استراتژیک منطقه ایست که محل مناسبی برای عقب نشینی یک قوای نظامی و انسجام دوباره آن باشد و در عین حال در تهدید پیشروی بیشتر نیروی دشمن نباشد و این عقب نشینی از نظر زمانی بتواند فرصت کافی جهت انسجام و پلان گذاری نظامی برای قوای نظامی فراهم کند. نمونه تاریخی این نوع عقب نشینی به یک عمق استراتژیک را میتوان در جنگ جهانی دوم در سالهای 1941-42 دید، زمانی که قوای شوروی سابق در نتیجه حمله آلمانها، از پولند (لهستان) به اطراف مسکو عقب نشینی کرد و فرصت آنرا یافت که پایگاههای خود را در شرق کوههای آرال استقرار دهد
طوری که جنرال کیانی نیز در این سخنان خود اذعان می کند به نظر می رسد که هدف پاکستان از حمایت از رژیم سابق طالبان، دستیابی عمق استراتژیک در افغانستان بوده و گذشته از آن اظهارات جنرال کیانی نشان می دهد که سیاستمداران پاکستانی هنوز هم سیاست داشتن عمق استراتژیک در افغانستان را دنبال می کند .
این طرز تفکر سیاستمداران پاکستانی احتمالا می تواند این امر را توجیه کند که چرا قوای نظامی این کشور با وجود فشارها از سوی آمریکا و متحدین آن، تمایلی به برخورد قاطعانه با گروههای مخالفین ( افغانی) که از خاک پاکستان به عنوان محلی برای انسجام و طراحی حملات خود در افغانستان استفاده می کنند، نشان نمی دهد .
به عنوان مثال و به گفته ناظران طالبان مخالفین متعلق به شبکه حقانی از منطقه وزیرستان به عنوان پناهگاه و محلی برای سازماندهی حملات خود در افغانستان استفاده می کنند، اما پاکستان درخواستهای مکرر آمریکا را که برای گسترش عملیات جاری پاکستان در نواحی قبایلی این کشور رد می کند. تازه ترین درخواستها در این زمینه توسط رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا مطرح شد، اما قوای نظامی پاکستان "به دلیل نداشتن منابع کافی" این درخواست را رد کرد .
در واقیعت به نظر می رسد که قوای نظامی پاکستان فقط با آن دسته از گروههای طالبان پاکستانی که بر ضد حکومت این کشور هستند دست به اقدامات نظامی زده است و طالبان افغان مستقر در نواحی مرزی پاکستان، از جمله شبکه حقانی،وغیره هدف عملیاتهای نظامی پاکستان نبوده اند .
بنابراین به نظر می رسد که پاکستان حداقل به این زودیها دست از حمایت از گروههای مخالفین دولت افغان، که آنها ابزاری برای وارد کردن فشار بر حکومت افغانستان، آمریکا و هند جهت وادار کردن آنها به توجه به خواسته های استراتژیک خود می داند، دست برنخواهد داشت،طوریکه ملا ضعیف سفیر قبلی افغانستان درپاکستان در یک مصاحبه تلویزیونی خویش مدعی شد که پاکستان دوست دشمن خویش در مقابل پول هرګز نه خواهند شناخت وګفت درمقابل پول ورشوت به هر نوع معامله تن میدهند
گرچند دولت پاکستان بارها بر مبارزه مشترک و جدی بر علیه تروریزم و افراط گرایی در منطقه تاکید کرده، اما آن طوری که برخی از تحليلگران می گویند پاکستان تصمیم قاطعي در این راستا ندارد و تمام اقدام هايش به منظور امتیاز گیری بیشتر صورت می گیرد
بازداشت ملا برادر نشان داد كه پاكستان از لانه هاي اصلي رهبران طالبان آگاهي دارد. بنابراين حكومت پاكستان اگر بخواهد به صورت صادقانه با غربي ها همكاري نمايد و يا در برابر امتيازهاي سياسي و مالي وارد معامله شود، نه تنها ملا عمر بلكه رهبران القاعده نيزیکروز دستگير خواهند شد. ملا برادر احتمالا به چند دليل بازداشت شده است. يكي از اين دلايل مي تواند در ادامه معامله هاي پاكستان با امريكا نهفته باشد. حكومت پاكستان به منظور نمايش همسويي با امريكا هر از گاهي مهره هاي سوخته طالبان را دستگير و تسليم امريكا مي كند. چنانچه اين كشور در گذشته ها نيز مولوي ضعيف و ملا حكيم، سخنگوي سابق طالبان را تحويل مقام هاي امريكايي و افغان داده بود. بازداشت ملا برادر نيز در ادامه همين بازي ها مي تواند قابل تحليل باشد. نكته دوم اين است كه احتمالا ملا برادر در معامله هاي اخير مصالحه با طالبان ديدگاه هاي مخالف داشته است و اين امر سبب شده است تا پاكستان كه نقش اصلي را در چانه زني هاي سياسي اخير بر سر معامله با طالبان دارد، دست به چنين اقدامی زند .
به هر حال يك نكته را نبايد فراموش كرد كه پاكستان از معلومات دقيقي در مورد رهبران طالبان و القاعده و پناهگاه های شان برخوردار مي باشد. اين معلومات به صورت تدريجي و در بدل كسب امتيازهاي كلان مالي و سياسي در اختيار امريكا قرار داده مي شود. براي نمونه زماني كه پاكستان در مورد طالبان پاكستاني به امریکا چراغ سبز نشان مي دهد. فضاي كشورش را براي طياره هاي بدون سرنشين در اختيار امريكا قرار داده و از محل اقامه رهبران طالبان نيز گزارش مي دهد، اما زماني كه پاكستان نخواهد، هرگز كسي نمي تواند رد پايي از طالبان افغان و يا پاكستاني پيدا كند. هر چند بازداشت ملابرادر مي تواند يك گام مثبت از سوي پاكستان در مبارزه با طالبان تلقي شود، اما نكته مهم اين است كه غربي ها با تفاهم و امتياز دادن به پاكستان مي توانند رد پاي مهره هاي اصلي و درجه يك طالبان را نيز پيدا کنند .
به نظر مي رسد كه با موج جديدي كه عليه طالبان آغاز شده است، پروسه صلح كه از سوي كرزي تعقيب مي گردد، به شكست مواجه خواهد شد. زيرا طالبان مسلح در برابر لشكر عظيم در هلمند و بازداشت فرد شماره دوم خود چگونه مي توانند به كرزي و متحدان او اعتماد نمایند؟
اكنون معلوم مي گردد كه قصه مصالحه با طالبان يك حرف مفت و با هدف سردرگم ساختن طالبان بوده است. زيرا اگر اين پروسه از حمايت بين المللي برخوردار می بود امروز شاهد فضاي جنگي نمي بوديم. اكنون با بازداشت ملا برادر به نظر مي رسد كه سر نخ هايي در مورد ديگر فرماندهان طالبان نيز به دست خواهد آمد
به گفته تحليلگران، بازداشت ملا عبدالغنی مشهور به ملا برادر، نفر شماره دوم طالبان از سوی نيروهاي پاکستانی و امريكايي، یکی از اقدام هاي است که پاکستان می خواهد از این طریق امتیاز بیشتري از دولت امریکا دریافت کند و نشان دهد که در مساله مبارزه با تروریزم و افراط گرایی در منطقه از خود جدیت به خرج می دهد .
با این حال، تحليلگران معتقدند که ملا برادر نزدیک به یک ماه پیش از سوی نظامیان پاکستانی بازداشت شده و تاخیر در اعلام خبر بازداشت وی از سوی دولت پاکستان، برای امتیازگیری بیشتر از دولت امریکا صورت گرفته است .
مقام های ارشد نظامی پاکستان روز سه شنبه گفتند که ملا برادر را در شهر کراچی این کشور بازداشت کرده اند .
تحليلگران مسايل سیاسی معتقد است که دولت پاکستان در گذشته افراد پایین رتبه طالبان را که به حرف های این کشور گوش نمی دادند، بازداشت می کرد، اما حالا تلاش دارد تا رهبران اصلی طالبان را که از گفته های پاکستان سرپیچی مي کنند، نیز بازداشت كند. نظربه معلومات های موثق ملا برادر می خواست که طالبان فعالیت های خود را در داخل افغانستان انجام دهد و جناح بندی های بین المللی خود را کنار بگذارد. پاکستانی ها از مدت ها قبل کسانی را که حرف شنوی نداشتند در سطوح پایین تر دستگیر می کردند و به امریکایی ها تسلیم می دادند. حالا آهسته آهسته این مساله را به سطح بالاتر کشانیده اند. ملا برادر از جمله کسانی بود که می خواست تحریک طالبان کارهای خود را بیشتر در داخل افغانستان متمرکز بسازد. در عین حال تلاش می شد که از وابستگی هایی که مجبور بودند داشته باشند، خود را جدا کنند. یعنی در داخل افغانستان امکانات مالی را تدارک می کرد و تلاش داشت که به طرف دور شدن از پاکستان قدم بردارد ".
با این حال اګاهان سیاسی به این باور است که اقدام ملا برادر برای دور شدن از پاكستان و متمرکز ساختن فعالیت طالبان در داخل افغانستان، دولت پاکستان را واداشت تا او را بازداشت کند، دولت پاکستان از مدت ها قبل تصمیم بازداشت ملا برادر را داشت اما در پی فرصتی بود که بتواند از طریق آن از دولت امریکا امتیاز بگیرد. اطلاعات واصله دراین مورد مي گويد: "این که می گویند ملا برادر در این روزها بازداشت شده، درست نه میباشد فکر می شود که مدت ها قبل بازداشت شده بود. بعضی ها می گویند پس از این که مساله مذاکره با طالبان در کنفرانس لندن مطرح شد و همچنین بعد از این که مذاکرات میان طالبان و کای آیده( نماینده خاص سرمنشی ملل متحد برای افغانستان) در دوبی به نتیجه نرسید، بازداشت شده است". زیرا، پاكستان از ملا برادر احساس خطر مي كرد،همچنان بازداشت ملا برادر از سوی پاکستان، هشداری از سوی دولت این کشور به دیگر رهبران طالبان است .
در عین حال به اساس معلومات یک، تحليلگر سیاسی افغانی بنام سعیدی می گوید که ملا برادر نزدیک به شش ماه قبل توسط نظامیان امریکایی و استخبارات پاکستان در کراچی بازداشت شده و طی یک ماه اخیر ارتباطش با ملا عمر، رهبر طالبان قطع گردیده است. سعیدی افزود که ملا برادر دوازده تن از افراد خود را از کویته به کراچی منتقل کرده و رهبری جدیدی را اختیار کرده بود. احمد سعیدی گفت:" بازداشت ملا برادر به این مفهوم است که او علاقمند بود با دولت افغانستان نشستی داشته باشد تا مذاکره کند. از طرف دیگر سناتور جان کیری با معاونین وزارت دفاع و سازمان استخباراتی امریکا که به پاکستان آمده اند، این کشور [پاكستان] خواست به امریکا بگوید که گویا پاکستان با امریکا عليه طالبان مبارزه می کند و وفادار می باشد. یعنی بازداشت ملا برادر نوعی عکس العملی برای اعتماد سازی با امریکا است "
در عین حال در لیست افرادی که در طول دو هفته گذشته در پاکستان دستگیر شده اند، تنها شخص برجسته ملا عبدالغنی برادر است، شخصی که گفته می شود نفر شماره دوم طالبان است. اما برخی از آگاهان می گویند که ممکن فرد دستگیر شده، ملابرادر اصلی نه باشد.بخاطر اینکه طالبان نیز دستګیری ملا برادر اصلی را به شدت رد می نما ید، گفته می شود که در صفوف طالبان شخصی دیگری به همین نام فعالیت می کند که اصلا باشنده ولایت قندهار است، ولی از جایگاه و نفوذ قابل ملاحظه ای در میان طالبان برخوردار نیست و یک فرمانده عادی و معمولی به حساب می آمده است. با این وجود برخی از گزارش های سری می گوید که پاکستان در عین حال ملابرادر اصلی را نیز دستگیر کرده است و او همین اکنون در بازداشت سازمان استخباراتی آن کشور به سر می برد. یکی از دلایل عمده بازداشت ملابرادر اصلی از سوی پاکستان این است که او از دو سال به این سو روابط بسیار نزدیکی را با مقام های ارشد کابل از جمله حامد کرزی، رییس جمهور ایجاد کرده بود و آماده شده بود تا با آغاز روند عملی مذاکره و مصالحه با طالبان، به حکومت بپیوندند، اما پاکستان با دستگیری او در واقع هم روند پیوستن او را به حکومت افغانستان مسدود کرد و در عین حال با تحویل دادن یک مهره نه چندان مهم به امریکایی ها، که تصادفا نام مشابه با ملابرادر اصلی نیز دارد، خواسته است به اقدام زیرکانه و محیلانه خود در راستای متوقف کردن روند مصالحه از یک طرف و خوشحال سازی امریکا از سوی دیگر بپردازد .
پاکستان در طول هشت سال گذشته به وضاحت نشان داده است که در مبارزه علیه تروریزم و تامین ثبات و امنیت در افغانستان، صادق نیست. فعالیت آزادانه شورای کویته، شورای میرانشاه، شبکه حقانی و شبکه حفیظ گل بهادر در قلمرو پاکستان نشانگر این مساله است که پاکستان نمی خواهد این گروه ها را نابود کند، زیرا اگر این گروه ها نابود شوند در آن صورت غرب حاضر نخواهد بود تا به عناوین مختلف به پاکستان باج دهد .
از سوی دیگر گفته می شود که هنوز اکثر استراتیژیست های نظامی و استخباراتی پاکستان فکر می کنند که غرب دیر یا زود از افغانستان خواهد رفت و میدان برای آنها خالی خواهد شد و آنها از طریق اشغال مجدد افغانستان به واسطه طالبان، تجربه سال 1996 را یک بار دیگر تکرار خواهند کرد. با این حال آنها تلاش خواهند کرد که تا زمان حضور نیروهای خارجی در افغانستان با اقدام های و دستگیری های نمایشی، کاری کنند که حداقل در میزان کمک های دریافتی پاکستان کاهشی رونما نشود.پاې رحمت اله روان