آز ( GREED)

پوهندوی دوکتور سید حسام (مل)

واژه آز ( حرص) دراکثر واژه ها وفرهنگها ازمد تها قبل تعریف وتوصیف گردیده و اینکه چرااین واژه درج فرهنگها شده , یک کانسپت (مفکوره) خیلی کهن وقدیم جوامع بشری بوده که سوابق بیشتر تاریخی داشته واین واژه بار اول درسال (1913) عیسوی درفرهنگ علمی WEBSTER
با معنی وتعریف وتفصیل همه جانبه درج ودر معرض مطالعه پژوهشگران ومحققان وقاطبهء نویسیند ه گان قرار
گرفت , بدین وسیله من هم زمانیکه ویب سایتهای انترنیت
را یکی بعد از دیگری بملاحظه گرفتم , نظرم به این عنوان
( فساد وانحراف یکی از اعراض حرص بشمار میرود) معطوف گردید , وخواستم تا واژه حرص را همه جانبه مورد مطالعه قرار داده ثمره ای کارم را با خواننده گان محترم در میان گذارم , تا باشد که مورد علاقه خواننده گان محترم قرار گیرد , روی این منظور قبل از انکه به تعریف
وتوصیف واژه مذکور بپردازیم لازم پنداشته میشود تا واژه های مترادف آز را به ذکرگیریم :که این واژه ها عبارت اند از : حرص , طمع , آزمن ,پرخور , پرولع , گرسنه , مشتاق ,و خوگ صفت . وشخصیکه این صفات را داشته باشد اورا حریص , طامع , آزمند , پرخور , پرولع , گرسنه چشم وخوگ صفت مینا مند .
آز یعنی چه ؟
آز یعنی داشتن اشتیاق ومیل مفرط به متاع , غذا , ثروت , دارایی , مقام وموقف .... ویا در تلاش کسب اجناس منقول وغیر منقول بیشتر از حد ضرورت ... ویا انصراف مواد غذایی ومشروبا ت بیشتر از احتیاجات فزیولوژیکی ,ویا داشتن عطش مفرط به قدرت , موقف , جاه وجلال , کیش
شخصیت وجاه طلبی های بیحد وفراوان بیدون انکه اطرافیان خویش ویا دیگران را در نظر داشته باشد ویا در فکر آن باشد که من سزاوار همچو موقف هستم ویا نی ؟
*شخص حریص هیچگاه حاضر نیست تا در مورد وارتباط داشته هایش به نزدیکترین دوستان ویا حتی اعضای
فامیل اش لب گشاید .
* شخص حریص هیچگاه حاضر نیست که از دارایی خویش چیزی بمردم ویا حتی بعضاً به اولاد و اعضای
فامیل اش بدهد .
* شخص حریص هیچوقت حاضر نیست که به ساده گی از موقف ومقام اش صرف نظر نمایید .
* شخص طامع حاضر نیست که نسبت بخود دیگران را
درموقف بالایی بیبیند .
* او یعنی شخص حریص نمی خواهد در تحت کنترول
دیگران قرار داشته باشد و لو که آن شحص نسبت به او
بادانش وعالم هم باشد.
* شخص طامع سخت در صدد حفظ ونگهداشت چیزهای
بدست اورده خود میباشد .
* شخص طامع درزندگی شخصی خود بیشتر سخیف بوده
واز ترس آنکه مبادا موقف ومقام وثروت اش از دست ندهد
به هر نوع سازش ومعا مله می پر دازد ولو که به شخصیت اش هم لطمه زند , زیرا که او اصلاً فاقد شخصیت است .
اگر آز وحرص را د رسطح گیتی در نظر گیریم , در جلو چشمان ما هیولای خیلی گرسنه صفت وطامع که شب وروز
در صدد کسب غنایم وثروت های جهانی ارامش اش را از دست داده ظاهر میگردد این هیولای سخیف و بدچشم که درپی تسخیر و اشغال سرزمین های دیگران با شعارهای
میان تهی وخود ساخته ای همچو دموکراسی , تامین حقوق بشر , مبارزه علیه تروریزم وغیره میاشد همانا امپریالیزم جهانخوار ودر راس آن فرمانروایان ایالات متحده امریکا
دشمن بشریت قرار دارد که سیستم سرمایه داری را زوال ناپذیر میپندارند . این هیولای نابکار در کشورهای تحت اشغال وتسلط خویش همخصلتان وهم روشان طامع ودون صفتان خویش را بسیج نموده قدرت دولتی را به اختیار شان
با ذرایع مختلفه گذاشته ودر تحت قیادت وزعامت همچو اعمال نوکر صفت در پی تحقق ستراتیژی قریب وبعید خویش برآمده , استقلال سیاسیی , اقتصادی , فرهنگی و اجتماعی کشورها را از هم میپاشد, وحدت ملی را خدشه دار
سا خته حاکمیت ملی کشور ها را ازبین میبرند , ودر صدد
ایجاد تاسیسات نظامی خویش میباشند تا در آینده ها جلو هرنوع جنبش های ملی و.مردمی را بیگیرند این امپریالیزم جهانخور است که غرض نیل به هدف از هیچ نوع وسیله دریغ نمیکند وبا پیروی از مکتب ماکیاولیستی حتی از دین
ومذهب که مخالف عقاید وباورهایش میباشد استفاده مینماید.
درینجا لازم به یاداوری است که این مهمان طامع ناخواسته
بغرض تسخیر معادن وداشته های دست نخورده به کشور ما یعنی افغانستان چطور داخل شدند وبه کمک کیها در مدت کم صاحب صلایحت گردیدند , سفر مجاهدین افغان به دعوت رونالد ریگن ریس جمهور وخت ایالات متحده امریکا , بسیج افراطیترین پیروان مذهبی همچو طالبان , وسرنگونی مجاهدین , وبا مشوره افغان نماهایی امریکایی سقوط دادن طالبان ومعا مله مجدد با مجاهدین فراری که به اصطلاح عوام الناس چپلکهای شان را نسبت ترس از طالبان هنگام فرار فراموش کرده بودند ,زمینه داخل شدن به افغانستان عزیزرا بدست اوردند که برای همگان اظهر المن الشمس است . انچه گفته امدیم صرف یک یاد اوری تاریخی بود , که البته داستان اشغال سرزمین عزیزمان افغانستان را همه خوب میدانند . بر میگردیم به اصل موضوع قابل بحث که عبارت از آز وحرص است :
در کشور ما یعنی افغانستان حریصترین وولعترین قشر که سابقه طولانی تاریخی دارد ملا وطالب میباشند , ودر طول تاریخ کشور بارها با بیگانگان کنار امده اند ومانع هر نوع پشرفت وانکشاف را گرفته اند , نهضت امانی را سقوط دادند, هنگام زعامت سردار محمد داود نزد ضیاولحق به پاکستان پناه بردند وعلیه حکومت داود درپنجشیر ولغمان مردم را به قیام دعوت کردند, هنگام حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان مردم بیگناه ولایات وبخصوص شهرکابل را تحت فیرهای دوامدار مزایل وراکت قرار دادند
مانع انکشاف اقتصادی و اجتماعی شدند وسرانجام هنگامیکه به اریکه قدرت تکیه زدند, به چوروچپاول دارایی های عامه و بیت المال پرداختند , شصت هزار همشهریان کابل را به هلاکت رسانیدند , بالای ناموس مردم تجاوز کردند , اردوی مردمی را ازبین بردند , طیارات جنگی , توپ وتـانک وهزارها وسایل نقلیه را به پاکستان یا فروختند ویا سپردند , ثروت اندوزی کردند وتا همین اکنون ازثروتهای باد اورده وچپاول اقناع نگردیده , تاپه کفر والحاد را به جبین اصیلترین وطنفرستان حک مینمایند, مگر تو ای هموطن ایا تا اکنون حریص و طامع را نشناخته ای
امید وارم که در شناخت حریصان وخوگ صفتان توانسته باشم با پیشکش این چند سطر شما را کمک کرده باشم
با تقدیم احترامات