چارلی ویلسون عضو سابق کنگره آمریکا که به دلیل حمایت هایش از مجاهدین افغان در جنگ علیه مردم افغانستان بخاطر اخذ انتقام جنګ ویتنام از شوروی سابق در افغانستان شهرت داشت، در سن 67 سالگی بدون محکمه وبازجویی درګذشت،جنګ را که ۳۰سال قبل اغاز ګردیده وتا امروز در افغانستان په شدت ادامه دارد میلون ها انسان بی دفاع وبیګناه تاکنون در این جنګ قربانی ګردیده است تهداب این جنګ تباه کن به ابتکار چارویلسون ګذاشته بود،اتش راکه چارلی ویلسون وامثال ان در افغانستان در داده است امروز دامن ګیر امریکا نیز شده است ازسال ۲۰۰۱ در حدود ۹۰۰ نفر نظامیان امریکایی در این جنګ قربا نی ګر دیده است ، دامی راکه په دیګران شانده بود فعلا خودی شان دراین دام بند مانده است
ویلسون در ده هشتاد میلادی در دوران جنګ سرد نماینده ایالت تگزاس ایالات متحده آمریکا در کنگره این کشور بود ،نامبرده به اسانی در نتجه تلاشهایش موفق شد تا منابع زیادی را برای فراهم ساختن سلاح وتجهیزات نظامی بخاطر نابودی ومحوه مکمل افغانستان درحمایت از مجاهدین افغان فراهم کند،اولین مرتبه به اساس پیشنهاد چارلی راکت های زمین به هوای استنګر وانوع سلاح های شیمایی وکیمایی در اختیار مجاهدین فرار داده شد که بالاثر ان چندین طیاره ملکی وترانسپورتی مورد حمله قرار ګرفت که در تنجه ان به هزارها انسان بیګناه وملکی قربا نی شده اند،همچنان توسط سلاح های زهری وکیمیاوی ساخت امریکایی وتحفه چارلی ویلسون به مجاهدین به صد ها تن شاګردان مکاتب شامل دختر وبچه مسموم ګردیده وجان های شیرین خود را از دست داده است،که یکی از همین دست اندر کارها وهمکار نزدک چارلی ویلسون بنام حسن امیری برنامه ساز تحت نام چشم انداز در تلویزیون نبیل مسکین یارفعلا هم به سر بلندی ظاهر میګردد ویاد از اعمال سیاه ګذاشته خویش را می نما ید ولی بی خبر از ین که چهره چنایت کارانه شان هیچ وخت مردم فراموش نه میکند جنایت کاری که دست شان به خون های مومینان پاک مکاتب شهر کابل سرخ میباشد.
بسیاری از موشک های استنگر که مجاهدین در اختیار داشتند، عملا استفاده نشد و بعدها آمریکایی ها سعی کردند آنرا با قیمت چند برابر از گروه های مجاهدین بخرند.
هراس آمریکایی ها از اینکه مبادا این موشک ها در اختیار رقیب اصلی اش ایران و روسیه، قرار بگیرد سبب شده بود بازار خرید استنگر برای مدتی گرم باشد و قومندانان عمده گروه های مجاهدین را به خود مشغول کند.
در سال 2007 میلادی هالیوود فیلمی ساخت که موضوع اصلی آن تلاش های آقای ویلسون در حمایت از مجاهدین افغان بود.
در این فیلم که "جنگ چارلی ویلسون" نام دارد، تام هنکس بازیگر مشهور آمریکایی نقش آقای ویلسون را بازی کرده است.
در این فیلم چهره مثبتی از آقای ویلسون به نمایش گذاشته شده که برای مردم آمریکا و افغانستان دلسوز است. افزون براین چهره اصلی ویلسون به عنوان یک آدم خوشگذاران در این فیلم برجسته است.
چارلی ویلسیون معتقد بود که حمله شوروی به افغانستان فرصت مناسبی را برای آمریکا فراهم کرده تا انتقام شکست جنگ ویتنام را از شوروی بگیرد.
اما مشخص نیست حالا که نیروهای آمریکایی در افغانستان درگیر اند، نظر آقای ویلسون در مورد این جنگ چه بوده؟
امافعلا اسناد محرمانه نشان می دهد که انگيزه اصلي کمک وهمکاری به مجاهدین بخاطر انتقام جنګ ویتنام از شوروی سابق ، و هدف تجاوز نظامي آمريكا و انگليس به افغانستان بعد از ۱۱سیپتمبر سال۲۰۰۱، بدست آوردن منابع تیل وګاز طبيعي در خاورمیانه وخلیج فارس بوده است در این جنګ از مردم افغانستان به صفت مواد خام استفاده شده است
اگرچه در سالهای اول جنگ علیه نیروهای شوروی در افغانستان، باور غالب این بود که مردم افغانستان به صورت خود جوش و به خاطر دفاع از وطن، دین و آداب و رسوم ملی خود، علیه نیروهای شوروی و دولت تحت حمایت آن برخاسته اند و جنگی که جریان دارد، نبرد حق و باطل و جنگ اسلام و کفر است.
اما با طولانی شدن جنگ و تجهیز مجاهدین با سلاح های پیشرفته غربی و افزایش امکانات روز افزونی که در اختیار مجاهدین قرار می گرفت، کم کم این سوال در ذهن مردم افغانستان جدی ترشد که غیر از نیروی ایمان افغانها، چه نیروی دیگری در پشت این جنگ قرار دارد؟وازانها بخاطر رسیدن به اهداف خویش استفاده به عمل می اورد
مردم افغانستان در سالهای اخیر جنگ علیه دولت دکتر نجیب الله، سوالات متعددی را در این مورد مطرح می کردند و گاهی در اظهارات جدی، صریح و صادقانه خود می گفتند، این جنگ، جنگ شوروی و آمریکا است و تا زمانی که یک طرف این جنگ، کاملا مغلوب نشود، آتش جنگ در افغانستان که به عنوان میدانی برای جنگ سرد مشخص شده، ادامه خواهد داشت.
اسناد و مدارکی که بعدها از سوی سازمانهای اطلاعاتی غرب در مورد هزینه های که آمریکا و کشور های غربی در جنگ افغانستان متحمل شده بودند، نشان داد، که جهاد افغانستان بیش از اینکه یک قیام ملی_ اسلامی باشد، جنگ بخاطر قدرت وتسلط امریکا وانګلیس در افغانستان ومنطقه بوده که امروز مردم افغا نستان ان را درصحنه عمل به چشم سر خویش به خوبی درک مینماید که قوای ایتلاف که در افغانستان حضور دارند بین خویش بخاطر این که هر مملکت به شکل جداګانه تلاش دارد قدرت ونفوذ بیشتر حاصل نماید همهنګی نه دارد این مسابقه تسلط قدرت بین امریکاوانګلستان در ولایت هلمند ودراین اوخربین امریکا وکشور المان در ولایات مربوط شمال افغانستان موجود میباشد
ریس جمهور افغانستان حامد کرزی در چهل و ششمین دوره کانفرانس امنیتی مونیخ، وضعیت کنونی افغانستان را مشروحا برای حاضرین جلسه در این اواخر بیان نمود.
وی در سخنانش ضمن قدردانی از حمایت کشورهای مختلف از تصمیمات گرفته شده در کانفرانس لندن ، ابراز داشت: دولت افغانستان امیدوار است هرچه زودتر هماهنگی های بیشتری بین کشورهای خارجی با حکومت صورت گیرد ، زیرا عدم هماهنگی بین نیروهای خارجی و داخلی سبب نرسیدن به نتیجه مطلوب می شود.
کانفرانس امنيتي مونيخ هر ساله در ماه دوم سال در هتل باير شيرهوف آلمان برگزار مي شود و شرکت کنندگان در طول برگزاري آن فقط به اظهارنظر و رايزني هاي سياسي مي پردازند و در اين کنفرانس هيچ تصميمي گرفته نمي شود. در اين کنفرانس هر ساله يک يا چند موضوع مهم بين المللي به بحث گذاشته مي شود.
در اين گردهمايي سياستمداران و متخصصان امور امنيتي که اغلب وزيران خارجه و دفاع هستند و همچنين کارشناسان امور بين الملل و برخي صاحبان صنايع تسليحاتي به ابراز ديدگاه هاي خود در مورد مسائل امنيتي مي پردازند و هزينه هاي اين کانفرانس نيز توسط وزارت دفاع آلمان و کمک هاي مالي صنايع تسليحاتي تامين مي شود.
کانفرانس امسال به دليل تصميم آلمان به منظور اعزام نکردن نيروي نظامي بيشتر به افغانستان از اهميت خاصي برخوردار است به همین منظور بحث مهم درباره مسائل افغانستان بود. بنا بر گزارشات رسیده از این نشست، آلماني ها از عملکرد آمريکا در افغانستان و از اين که آمريکا آن ها را به حاشيه رانده است گله مندند و بيشتر تمايل دارند که در امور بازسازي و اقتصادي افغانستان سرمايه گذاري کنند. بنابراين از اين طريق مي خواهند گلايه بخشي از اروپا را به گوش آمريکا و ساير متحدينش در افغانستان برسانند.
مقامات دولت آلمان معتقدند، آمریکا بطور پنهانی بسیاری از امور مهم را در افغانستان در دست گرفته است به گونه ای که دیگر کشورها معمولا باید کارهای حاشیه ای را انجام دهند و مسائل مهم همه تحت نظر آمریکا صورت می گیرد که با این وجود منفعت آلمان در افغانستان بسیار کمتر از ایالات متحده خواهد بود.
یکی از مهمترین مسائل برای دولت آلمان ، نقش داشتن در قدرت میباشد به گونه ای که بتواند در تصمیمات مهم دولتی، مهره های مثمر ثمر در حکومت و کابینه داشته باشد.
اما آنچه که تاکنون رخ داده است این واقعیت می باشد که آمريكا با پشتيباني از سرمايهداران افغاني كه بيشترين نقش را در قاچاق مواد مخدر دارند، ساختار قدرت افغانستان را در اختيار اين باندها قرار داده است.
براین اساس آمريكا به پشتيباني از سرمايه داراني پرداخته كه بيشترين نقش را در قاچاق مواد مخدر دارند. اين سرمايهداران به عنوان متحدين آمريكا، مقامهاي اصلي دولت افغانستان را در دست گرفتند تا بتوانند ارتباط مناسبي بين مواد مخدر و قدرت در افغانستان برقرار سازند و ساختار قدرت افغانستان، اكنون تحت نفوذ باندهاي قاچاق مواد مخدر است.
لذا مهره های اصلی و تاثیر گذار در دولت کسانی هستند که تحت نفوذ کامل آمریکا قرار دارند و مقامات کاخ سفید به آنگونه که می خواهند حکومت را اداره مینمایند.
درهمین راستا طی سالهای قبل گفته می شد كه طالبان بودجه عمليات تروريستي خود را از محل توليد و قاچاق مواد مخدر بهدست آورده و اين بودجه به سالانه 400 ميليون دالر بالغ ميشود. اما اكنون يك كميته تحقيق روابط خارجه سناي آمريكا مدعي شده است كه اين بودجه به زحمت به سالي 70 ميليون دالر ميرسد.
البته اين خبر چندان مهم نيست، بلكه مهمتر اين سوال است كه اگر پول ترياك به عنوان ماده اوليه توليد 90 درصد هروئين جهان، به جيب طالبان نميرود، پس اين پول به جيب چه كساني ميرود؟ پاسخ اين سوال روشن است: اين پول به جيب دوستان آمريكا ميرود.
پس آلمان حق دارد که از وضعیت موجود ابراز نگرانی نموده و دست خود را از منافع بیشمار موجود در افغانستان کوتاه ببیند. بیچاره مردم ما که دل به چه خوش نموده اند. و یا رئیس جمهور کشورمان که یک روز در انگلیس، یک روز در عربستان، یک روز در آلمان و ... به دنبال درخواست از کسانی است که با وی بیشتر همکاری نمایند تا اوضاع خراب افغانستان بهتر شود.
ریچارد هالبروك، نماینده خاص امریكا در امور افغانستان و پاكستان درحالی از برقراری آرامش در آینده نزدیك در افغانستان خبر داد كه احتمال آغاز موج جدیدی از حملات ناتو در جنوب افغانستان وجود دارد.
دولت امریكا در حالی از برقراری آرامش در افغانستان خبر می دهد كه هم اكنون چندین مانع بزرگ بر سر تحقق این امر وجود دارد، به طور مثال تاكنون نه پنتاگون و نه قصر سفید آشكارا درباره اهداف اصلی ایالات متحده در افغانستان صحبت نكرده اند و مشخص نیست كه آیا هدف امریكا از ادامه اشغالگری دستگیری رهبر القاعده است یا شكست طالبان؟!
گفته می شود كه مقر القاعده در افغانستان است و باراك اوباما معتقد است كه هدف اصلی امریكا باید برقراری ثبات و امنیت در پاكستان و افغانستان باشد اما در عمل شاهد مخالفت گسترده مردم و اردوی پاكستان با سیاستهای مداخله گرایانه امریكا در این كشور هستیم.
امریكا نیروهای چند ملیتی را با هدف شكست طالبان و برقراری ثبات و امنیت در این كشور مستقر كرده است و این اقدامات به منظور ابراز حمایت امریكا و دفاع از دولت منتخب در كابل است اما اقدامات اردوی امریكا برای سركوبی طالبان یك موفقیت محسوب نمی شود،پای رحمت اله روان.