انجنير ذکريا يوسفزي
خفه ساختن استعدادها؟وياترورحقيقت؟
با تأثر و تأسف فراوان اطلاع ګرفتم که اقاي نصير فياض ژورناليست با استعداد و تواناي کشور، اين ستارۀ درخشان در اسمان رسانه هاي نيمه ازاد کشور، کسيکه وظيفۀ ژورناليستي خودرا با نهايت صداقت و ايمانداري انجام ميداد، کسيکه واقعا در تهيۀ برنامۀ حقيقت زحمات زيادي را متقبل ميشد، و مسايل را با بسيار وضاحت طرح مينمود، دنبال ميکرد و در اخر به نتيجه رهنموني مينمود، توسط نیروهای امنیت ملی (؟) بازداشت گردیده است.
او از مصاحب خود حقايق را ګدايي نمينمود، بلکه با دلايل و اسناد کافي مصاحب خودرا وجداناً مجبور ميساخت که اعتراف به شمۀ از حقايق، ولو که کافي هم نبود، نمايد، و استعداد يګ ژورنالست در همين جا نهفته است و اورا از ساير ژورنالیستان متمايز ميسازد، وي اين کار را مطابق قوانين نافذۀ کشور انجام ميداد، و وي اين را بخوبي ميدانست که نزد قانون تمام اتباع افغانستان مسئوليت يکسان دارند، و اين را هم ميدانست که مسئولين حکومتي در اجرا و تطبيق قانون اولاً آنرا باید بالاي خود تطبیق نموده و خودشان نمونه براي ساير افراد جامعه باشند.
از نظر تمام مردم افغانستان، بجز از چند تا دزد، رهزن، مسئولين حکومتي نا اهل کار و بي استعداد، سوء استفاده جو، غاصب، ظالم، مغرور، رشوه خور، از دارګريخته و ان مسئولين حکومتي ايکه با زور اسلحه، پول هاي دزدي، غضب دارايي عامه، قاچاق مواد مخدر و زور دستګاه هاي خارجي بالاي مردم ما تحميل شده اند، اقاي نصير فياض ژرونالست با استعداد، ورزيده، پُرکار و محبوب بوده، وي ژورنالیستي است که با تمام ميتود هاي واقعي و عصري ژورناليزم امروزي اراسته است.
وي با هردو لسان ملي و رسمي افغانستان پشتو و دري تسلط کامل دارد، اګر وي در مصاحبه ها و ارايه و پيشبرد پروګرام حقيقت جرئت و فصاحت کلام داشت اين را مرهون يګانه دست اورد کنفرانس بن و اقاي کرزي ميدانست، ولي دريغا که اين دست اورد هم جعلي برامد و فقط محدود به زورګويان و افراد بلندرتبۀ دولتي شد که انها هر چرندياتيکه از زبان شان براي بزرګ نشاندادن خودشان و ترساندن مردم ميبرايد دموکراسي و بيان ازاد نام بګذارند.
مردم افغانستان اين را بايد بدانند که ازادي بيان حق طبيعي انها نظر به منشور حقوق بشر ملل متحد بوده و هيچکس انرا از انها ګرفته نميتواند، ولي اين را بايد هم بدانند که اين حق را بدون مبارزه هيچګاه بدست اورده نميتوانند، و مبارزه براي ازادي بيدون قيد و شرط اقاي نصير فياض شمۀ از ارج ګذاشتن شما به ازادي بيان است.
وي اګر چند نفر را دزد ګفته به اثر ان اسمان به زمين پائين نيامده، انها بايد دزدي نکنند و اين زمينه را خودشان مساعد نسازند که کسي برايشان دزد خطاب نمايد، و اګر ما دزدي را تعريف نمائيم و عملکرد هاي بعضي از مقاماترا با ان مقايسه نمائيم، بساده ګي ميبينيم که وي حق بجانب است که براي انها دزد بګويد٠يک شي را از مالکيت شخص حقيقي ان خارج ساختن و بمالکيت شخصي خود دراوردن و يا تبديل کردن را دزدي ګويند.٠اګر ما به اين تعريف سادۀ دزدي متوجه شويم و عملکرد بعضي از مسئولين دولتي را با ان مقايسه نمائيم، ميبينيم که انها واقعاً دزد هستند، انانيکه هيچ چيز نداشتند و امروز صاحب قصر ها، سراي ها و غيره اند.
ايا مالکيت هاي دولت و مردم را از مالکيت حقيقي ان که مردم است خارج نساخته و بمالکيت خود بزور تبديل ننموده اند؟ که نموده اند، و درين جا هيچ شکي وجود ندارد، پس زنداني ساختن اقاي نصير فياض را چي بايد نام ګذاشت؟ خُفه ساختن استعدادها؟ و يا ترور حقيقت؟ درين جا بايد اقاي کرزي انتخاب نمايد که ايا وي طرفدار ازادي بيان است و يا طرفدار کساني است که استعدادها را خُفه ميسازند و حقيقت را ترور مينمايند، اګر طرفدار ازادي بيان است، بايد بطور عاجل در زمينه مداخله نموده و اقاي نصير فياض را ازاد نموده و جبران خساره نمايد و در غير ان از طرف مردم وي هم مربوط به انهاي ميګردد که استعدادها را خُفه و حقيقت را ترور مينمايد٠
بااحترام
انجنير ذکريا يوسفزي
۳۰ جولای ۲۰۰۸ عيسوي - جرمني
خفه ساختن استعدادها؟وياترورحقيقت؟
Typography
- Smaller Small Medium Big Bigger
- Default Helvetica Segoe Georgia Times
- Reading Mode