خطاب به آقای خليل زاد :

سیاسي
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 

آقای  خليل زاد  از همان اغاز مذاكرات  با طالبان  در اواخر ( ٢٠١٨ م ) بار ها و به صورت  مكرر ، اين  موضوع  را بيان نموده است  كه :  

روى چهار موضوع با طالبان مذاكرات مينمايد :

- خروج نيرو هاى نظامى امريكا از افغانستان 

- قطع همكارى طالبان با القاعده و ساير گروه هاى تروريستى 

- اتش بس 

- اغاز مذاكرات مستقيم طالبان با حكومت افغانستان   و همچنان پيوسته تاكيد نموده است كه : 

 " بر هيچ موضوع موافقه نميشود تا بر هر چهار موضوع توافق صورت نگيرد .

اكنون  كه صحبت از عقد موافقتنامه با طالبان ميشود ، مردم افغانستان حق دارند ، سوال نمايند و از آقای خليل زاد وضاحت بخواهند كه : 

لطف فرموده و از تعهدات مكرر تان بمردم به عزا نشسته و تشنه به صلح افغانستان ، معلومات دهيد ؟ 

مردم مظلوم افغانستان كه طى نيم قرن اخير قربانى مداخله و تجاوز خارجى ميباشند و هميشه خواست  انان نسبت به صلح واقعى با دسايس الحيل مواجه گرديده است و همچون مارگزيده از هر نوع وعده و وعيد چرب و نرم هراس دارند .

حق با مردم افغانستان است كه نسبت به سرنوشت  شان تشويش داشته باشند و از تكرار سناريو و تراژيدى دهه نود هراسناك باشند .  

آقای خليل زاد : 

شما بخوبى ميدانيد و در جريان قرارداريد ، كه چگونه مرافقتنامه ژينو بين افغانستان و پاكستان در يك قمار خاينانه دولت متبوع شما ( ايالات متحده امريكا ) و اتحادشورى وقت به ناكامى مواجه گرديد . 

متاسفانه در ان زمان اطلاع رسانى  بسيار محدود بود و كهكشان انترنيت و دنيايى مجازى فيسبوك و ... وجود نداشت ومردم با گذشت سالها ازين جفاى بزرگ در حق كشور شان مطلع شدند كه : 

همزمان با عقد موافقت نامه ژينو بين وزراى خارجه افغانستان و پاكستان و امضاى وزراى خارجه امريكا و اتحادشورى بحيث تضمين كنندگان ، در اطاق ديگر اقايان شولتز و ادوارد شورانادزه ، بر " سميترى مثبت " ( تناظر مثبت ) توافق مينمايند ، كه برمبناى ان دادن سلاح به " مجاهدين " دوام مينمايد . 

 ( موضوع  راآقای عبدالوكيل وزيرخارجه همانوقت  نيز در صفحات  ٥٥٤ تا ٥٥٨ كتاب  خود " از پادشاهى مطلقه الى سقوط ج د ا "  نوشته و اما در مورد شريك نساختن اين موضوع پر اهميت  با مردم ، توضيع نداده است  ) 

در مرحله بعدى و بعد از كودتاى ناكام در اتحادشورى در سپتامبر ( ١٩٩١ م ) وزراى خارجه اتحادشورى ( كه در انوقت هنوز اسما مطرح بود ) بر "  سميترى منفى " ( تناظر منفى )  عدم دادن سلاح بدولت افغانستان و " مجاهدين " توافق نمودند و اين در احوال موافقه گرديد كه به " مجاهدين " افزون بر جانب امريكا دها كشور ديگر سلاح و كمك ميرساندند و بدينترتيب يگانه منبع كمك و ارسال سلاح بدولت افغانستان از بين رفت و با لطايف الحيل زمينه سقوط افغانستان بدامن پاكستان  و ايران و ...را مساعد نمودند .

متاسفانه كماكان همان بازيگران و با دسايس شان فعال ميباشند و پاكستان منبع اصلى تمويل طالبان مزورانه تلاش دارد تا بارديگر سيطره كامل خود بر افغانستان را ، زمينه سازى نمايد و بكمك به طالبان و تجهيز تروريستان دوام بدهد و چنانچه آقای سليك هريسن در كتاب خود شرح ميدهد ، همانند ، جنرال ضيا الحق ، از مداخله انكار و بگويد : 

" دروغ گفتن بخاطر مصلحت جايز است " 

و قربانى اصلى باز هم ، مردم مظلوم و به عزا نشسته افغانستان باشند. 

و سخن اخر به آقای خليل زاد : 

در اظهارات اخير تان برضرورت اتحاد سياسىون  در پروسه صلح تاكيد داشته ايد كه حرف نيكو است و اما ، بخاطر دستيابى به اين مأمول ضرور است تا : 

جناب شما از مراجعه به ادرس هاى متفاوت و برجسته ساختن تصنعى جايگاه جلابان سياسى و تضعيف نقش دولت موجود ، اجتناب نماييد . هيچ شك وجود ندارد كه تداوم سياست هاى كجدار و مريز دولت متبوع شما ( هم به ميخ و هم به نعل زدن ) بازار جلابان سياسى را گرم ميسازد و صحبت از " حكومت هاى موازى " و حركات فراقانونى  ، نيز  پيامد همين روش و سياست هاى است كه در وراى ، اصل تجربه شده ، " تفرقه بينداز و حكومت كن " ،  ارزيابى ميگردد . 

با حرمت