علت نیرومندی کمپنیهای تخنیکی و مرحله جدید کاپیټالیزم و اینده یکعده کمپنیهای بزرګ چون ، دیلیرورو Deliveero یا Uber اوبر و نقش کارګران در ان ؟ یکصدو هفتاد سال بعد از نشر مانیفست کمونیستی Communistisch Manifest از کارل مارکس میپرسیم:
نوشته : ساشا هیلهورست
ترجمه : ذ. آسمایی
مګر بعد از نشر کاپیټال بسیار تغییر امده ؟
تغییرات قابل توجه در بهبود اجتماعی دیده میشود ، مګر در ماهیت ان تغییر زیادی به وجود نیامده. در زمان من ، ما به نا بایداری سیاسی ، فرق میان دارا و نادار و نیروی نا متوازن فیمابین موسسه های خورد و کلان توجه داشتیم . به نګر من ازانزمان تا کنون شما نه توانسته اید که انرا حل کنید. در مورد چهار کمپنی بزرګ چون ، اپل ، ګوګل ، امازون و فیسبوک فکر کنید. در این میان همه ما به چشم سر در کوچه و پسکوچه ورشکسته ګی مغازه ها را تماشا میکنیم. ارقام نشان میدهد که هنوز هم پول ناچیز به کارګر و بیشتر به طرف سرمایه در جریان است. در حقیقت ما میبینیم که به عقب ، به طرف روابط قدرت در پایان قرن نوزدهم در حرکت استیم.
- دراین میان دستاورد های باورنکردنی چون انترنت را به دست اورده ایم. آیا هنوز هم در ماهیت کار تغییر به وجو امده ؟
همه یی این یافته ها و اختراعات در همزیستی نابرابر سرمایه داری به وجود امده و از همین جهت است که یافته های مذکور نابرابری بیشتر را سبب شده است. من همه را در مانیفست کمونیستی نوشته ام که بورژوازی بدون ابزار تولید نمیتواند وجود داشته باشد. هرباریکه کارګران به ګونه ګروپ صادقانه ادعای پاداش عادلانه میکند ، صاحبان سرمایه میدانند که چګونه در مورد مانور کنند. در سالهای هفتاد معنی این حرف چنین بود که فابریکه ها باید در کشورهای کم درامد جابجا شود. درحال حاضر معنی این حرف چنین است که ، بګذار این مردم از طریق یک آپ کارکنند و معلوم شود که ګویا به پای خود و برمبنای قوانین کار، ایستاد اند. در مورد کمپنیهای اوبر ، دیلورو و یا فریلانس ډات کام فکر کنید. ما انرا اقتصاد غول پیکر مینامیم. در این میان کارګران کاملا از کار شان بیګانه میشوند.
- مقصد تان از کار بیګانه شدن چیست ؟
کار درسرمایه داری به ګونه های مختلف بیګانه ګی را باعث میشود. از همه اولتربیګانه ګی با تولید را به حساب میګیریم. ما برای خود چیزی نمیسازیم. انچه میسازیم ، برای دیګران است. در عوض آن ما معاش میګیریم. دوم اینکه با خود کار بیګانه ایم. انهایی که در تحویلخانه های امازون کار میکنند ، کوچکتری رابطه یی با کار خود ندارد ، جز اینکه باید هدف را براورده سازد. او میتواند قطی ها را بلند کند ، تکت پستی به ان بچسپاند و تنظیمش کند که قابل تشویش نیست. این یک شکلی از بیګانه ګیست ، مګر با کارهای کوچک دیجیتال با پست کردن چند واژه در امازون ویا فریلانس ، وضع هنوز هم بدتر میشود. یکی از انها با پایینترین پرداخت فی ساعت ، باید صدها فوتو را بچسپاند ویا چند صد سند را به فورم پی.ډی.اف. تبدیل کرده و ارسال کند. البته کارګر کار خود را بدون انکه بداند ، چرا و برای کی ، انجام میدهد.
- مګراشکال دیګر بیګانه ګی هم وجود دارد ؟
بالاخره کارګران از رفقا و همکاران خود نیز بیګانه میشوند و باهم رقابت میکنند. به ګونه مثال ، درایورنمیداند که همکارش کیست و دیګر دریوران کجاستند و کجا میروند. به مثابه یک همکار سایر درایوران ، او نمیداند که با عین مشکل مواجه است ، مګر در فابریکه اقلا انها میدانند که دریک محل معین کارمیکنند. به این ترتیب از طبقه خود آګاه باقی میماند ، مګرچنین اګاهی درمورد درایوریکه در بالا ازان تذکر به عمل امد ، تقریبا نا ممکن معلوم میشود.
- باورندارید که پرولتار برنده خواهد شد ؟
بلی ، مګر کافی نمیدانم که سرمایه داری چی ګونه در برابر مشکلات کمونیزم عکس العمل نشان خواهد داد. مانیفیست کمونیستی ازآن بیشتر موثر بود که من فکر میکردم. وختیکه سرمایه دار دید که چانس اصلی ګرفتن قدرت توسط کمونیزم است ، به تعهدات اغاز کرد. بلی ما ساعتهای کار را محدود خواهیم ساخت. بلی ، ما به بزرګسالان توجه خواهیم کرد. بلی ، ما زمینه کار را برای بیکاران مساعد خواهیم کرد و به انها مدد معاش خواهیم داد.
مګر این همه را ازته یی دل تعهد میکردند؟ یقینا که نی !
- مګر در حال حاضرکمتر مردم فکر میکنند یک انقلاب کمونیستی امدنیست.
یقینا ، و از همین سبب است که سرمایه داری هم بسیار بیرحم شده ، بدون روحیه کمونیزم ، سرمایه داری شکل بیچاره دارد. سرمایه داری در وجود خود عجیب یک طرز دید هیبتناک در برابر کمونیزم جابجا کرده است ، مګر در حال حاضردلایل فراوان وجود دارد که سرمایه داری خود را خودش تخریب میکند.
××××××××××××××××
