آتش به شفاخانه و مکتب زده رفتند
از مدرسه ها تخته و پرکار ببردند
هر چیز که در میهن و در خانۀ من بود
این دد منشان یکسره یکبار ببردند
گوش و بینی و سینه بریدند فراوان
طفل از شکم مادر بیمار ببردند
با دهشت و بیداد گری ها و چپاول
خواب از مژۀ خفته و بیدار ببردند
کندند و بریدند و دریدند و شکستند
زان پس همه را اندک و بسیار ببردند
ارباب شریعت پسر و دختر زیبا
از خانه و از مکتب و بازار ببردند
با راکت و هاوان و بم این جند جهادی
آرامش خلق از همه ادوار ببردند
از بسکه نمودند قبیحانه جنایت
رنگ از قلم و واژه ز گفتار ببردند
دیگر مطلب حرمت دیر و حرم از ما
این فرقه ز ما باور و پندار ببردند
عزیزی غزنوی