عبدالملک پرهیز
در روزگار کنونی، برخی صداهای مغرضانه و یا ناآگاه، موجودیت ملت واحد افغانستان را زیر سؤال میبرند. این دیدگاهها، که اغلب ریشه در مأموریتهای سیاسی و استخباراتی دارد، تلاش میکنند با تحریف تاریخ و نادیده گرفتن واقعیتهای عینی، ملت افغانستان را تجزیه پذیر جلوه دهند. اما نگاهی منصفانه به تاریخ، فرهنگ و تجربههای مشترک مردم این سرزمین نشان میدهد که افغانستان نه تنها ملت واحد است، بلکه وحدت آن بارها از آزمونهای بزرگ تاریخی سرافراز بیرون آمده است.
ملت، پدیدهای تاریخی است
ملت مفهومی نیست که صرفاً از راه قانون یا قرارداد سیاسی به وجود آید. ملت از دل تاریخ، فرهنگ و مبارزات مشترک مردم زاده میشود.
افغانستان سرزمینی است که اقوام گوناگون آن قرنها در کنار هم زیستهاند، با هم یکجا در برابر دشمنان وطن در یک سنګر جنگیدهاند، شادی و اندوه را شریک شدهاند و در برابر تجاوزگران خارجی دوشادوش مقاومت کردهاند. این همزیستی طولانی، ریشههای ملت افغانستان را در اعماق تاریخ محکم ساخته است.
برخی مخالفان وحدت ملی میگویند: «تا عدالت نباشد، ملت هم وجود ندارد.» این ادعا در ظاهر فریبنده است، اما در واقع پایه علمی ندارد.
عدالت کامل در هیچ کشور جهان وجود ندارد. ملت بودن یک جامعه، وابسته به تحقق عدالت صد درصدی نیست، بلکه به حس تعلق جمعی، تاریخ مشترک، فرهنگ واحد و سرنوشت مشترک مردم بستگی دارد. افغانستان، با همه چالشهایش، این ویژگیها را در خود دارد.
آزمونهای تاریخی، ملتسازترین عامل است
در طول یک قرن گذشته، افغانستان بارها میدان رقابت قدرتهای استعماری بوده است. از امپراتوری بریتانیا گرفته تا اتحاد شوروی و سپس ایالات متحده، همه کوشیدند این کشور را تضعیف، تجزیه یا وابسته سازند.
اما هر بار که بیگانگان به این خاک تاختند، مردم افغانستان بدون توجه به قوم، زبان یا مذهب، با هم متحد شدند. جنگ استقلال و مقاومت در برابر اشغال خارجی، نمونههای روشن از همبستگی واقعی ملت افغانستان است.
تنوع، نه تهدید بلکه سرمایه ملت است.
افغانستان کشور تنوع است. این تنوع قومی، زبانی و فرهنگی اگر به درستی درک شود، نقطه قوت است نه ضعف. پشتون، تاجک، هزاره، ازبک، ترکمن، نورستانی، بلوچ و دیگر اقوام این سرزمین، همچون رنگهای گوناگون قالین واحدیاند که نامش افغانستان است.
هیچ قوم یا زبانی به تنهایی نماینده این کشور نیست؛ همه با هم پیکر واحد ملت افغانستان را میسازند.
امروز دشمنان وحدت افغانستان چهره عوض کردهاند. آنان دیگر با توپ و تانک نمیآیند، بلکه از راه رسانه، شبکههای اجتماعی و تبلیغات هدفمند وارد میشوند. هدف شان روشن است: ایجاد تفرقه، بیاعتمادی و نفرت میان اقوام.
این همان ستون پنجم استخباراتی است که از بیرون تغذیه میشود تا از درون ملت را بشکند. اما تجربه نشان داده است که مردم افغانستان، با وجود اختلافات، در لحظات سرنوشتساز همصدا و همجهتاند.
ملت افغانستان، محصول اراده و ایستادگی تاریخی مردمش است. نه استعمار توانست آن را بشکند و نه بحرانهای داخلی آن را از میان برد.
ادعای اینکه افغانستان ملت واحد ندارد، تکرار همان سیاستهای کهنهی استعماری است که قرنها در پی تفرقه بودند.
این خاک هنوز ایستاده است، زیرا روح مشترکی در کالبد آن جاری است؛ روحی به نام ملت افغانستان، ملتی که با وجود زخمها، هنوز زنده، آگاه و مقاوم است.
افغانستان؛ ملت واحد در برابر توطئهها و تفرقه و استعمار
Typography
- Smaller Small Medium Big Bigger
- Default Helvetica Segoe Georgia Times
- Reading Mode