الحاج سرفرازخان رحیمی تخاري جون به سن هشت دوسالگی وفات نمود ‏

ژوندلیک
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

                                                                                           پوهنیار بشیرمومن    

الحاج سرفرازخان رحیمی  تخاری، یکی از بازرگانان  معزز ولایت تخار بود که به تاریخ۱۳ جون به سن هشت دوسالگی  در امریکا وفات نمود.

او یک انسان مردمدار وعضو فعال  جمع تخاریان  واکثرا زبان گویای همشهریان خود  در بخش های مختلف  چه سیاسی چه سپورتی و جرگه ها  بود .

اوتحصیلات ابتدایی و متوسطه  را در شهر تالقان ولایت  تخار  به پایان رسانیده وبعد بطرف پیشه تجارت  روی آورد !  دریغا که دیگراین مرد مهربان را با خود نداریم!

گوهر از خاک بر آرند وعزیزش دارند- بخت بد ببین که فلک گوهر مابرده به  به خاک

 رحیمی تخاری فرزند الحاج مولوی عبد الرحیم  از طفولیت از طریق بابایم مولوی صاحب با دربار ظاهر شاهی رابطه داشت و در تحت سایه این روابظ یکی از ادمان خیلی مطرخ ولایت تخار بود ! انسان بود نهایت با جرات  وبا غرور  بود به همین خاطر بار ها در زمان حاکمیت حفیظاله امین به زندان افگنده شاد . انسان دلسوز  وهمدرد بود ! من شفقت  او را به حیث مامایم هر گز فرامو ش نمی کنم . درگذشت مامایم  چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می‌نشیند ولی در برابر تقدیر چاره‌ای جز تسلیم و سکوت نیست ! خبر مرگ نابهنگام اين شخصيت بازرگاني  واجتماعي كشورهمه را متاثر واندوه ناك ساخت. همان طوريكه معروف است ، انسانهاي  نيك با مرگهاي آسان وسهل از جهان ميروند ،  لحظات وداع زنده گي اش نيز بي آزار واذيت در طي چند لحظه زود گذر  گذشت. هر چند كه وي در سن وسال قابل ملاحظه قرار داشت  ولي هميشه بشاش وسر حال بود اراده  قوی او  در برابر فرودو فراز روزگا رهرگز خم نشد ، انساني بود آگاه و با پشت كار عجيب وخستگی ناپذیر .

هرچه میخواهم غمت را از دلم پنهان کنم        سینه میگوید که : من تنگ آمدم فریاد کن

او انسان بی تعصب بود و با مردمان دارای افکار وتبار متفاوت دوستی ونشست وبرخاست داشت ! خلاصه او همه اوصاف انسانی واسلامی را دارا بود! اوتحصیلات عالی نداشت  ولی در هر گفتمان وبحث های سیاسی واجتماعی شرکت می نمود چون دارای منطق قوی بود . او انسان اکتیف بود  وتا آخرین رمق حیات خود به سیاسیون مشوره میداد می نوشت ومصاحبه مینمود

به رغم اقامت طولانی‌اش در امریکا همواره دلبسته‌ی افغانستان و فرهنگ افغان بوداو مردم خود را خوب می‌شناخت و زبان شیوا و آراسته‌اش نشانِ روشنِ ریشه‌دار بودن این شناخت و آگاهی بود.

سرفراز رحیمی تخاری  انسانی مدارا جو، خوش خلق، مهربان، برای همه بود . ولی چنین است روزگاران مهاجرت غربت وبیگانگی وپرابلم جهانی کرونا که در نه در اخرین وداع شرکت کرده توانستیم ونه هم  مراسم  لازم سو گاری را درین جا بر پا کرده توانستیم! او امروز با مانیست چنین است فیصله خالق جهان که با تاسف آخرش مرگ است!

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز              مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

مرگ پایان زندگی است، زندگی دنیوی با مرگ به پایان می رسد. مرگ بر همه مسئولیت ها، تلاش ها، آرزوها و هدف های دنیوی انسان خط پایان می كشد !!!!!

 دريغا ميبرد امواج ايام عزيزان را زما آرام آرام


 با همه مشكلات و دوري از وطن هميشه در محافل خوشي  دوستان خود را ميرساند ودر مراسم يادبودها وفاتحه داري غم شريكي ميكرد.او تاجر بود به سطح كشور  واز شناخت وسيع بر خوردار بود واز او حرمت فراوان به عمل مي آوردند.

                زنده گي با وجود تمام فراز ونشيبش متاسفانه كه ترا‍ژدي دردناكي در قبال دارد.ترا‍ژدي كه سرانجام سرنوشت نهايي آدم را بر دامن مرگ پيوند ميدهد وسرانجام در يك دوران زود گذر تاريخ ، آدمها به فنا ميروند  واز اين جهان هياهو  به جاودانه ها رخت صفر ميكشد. در ين ميان مرگهاي نا بهنگام بزرگان وعزيزان  خانواده ،براي همه وبخصوص فاميل وآشنايان در دنياي مهاجرت  واقعا تكاندهند است  كه درد آن بر جسم وروان انسان بمانند  كوهي سنگيني ميكند.  به قول حضرت بيدل :

     خيال زنده گي  درد ست بيدل            كه غير ازمرگ در ماني ندارد

از دربار خداوند منان براشان طلب مغفرت میکنیم بهشت  برین منزلش وبه تمام  اعضای خانواده بزرگ ودوستان ما از بار گاه  ایزد متعال تمنای تسلیت میکنم!

ماما عزیزم تو در زندگی بسیار تپیدی کار وزحمت نمودی اکنون آرام  بخواب تودر دل همه زنده خواهی بود ! زهی سعادت که اگر ما را میدید ومیدانست که همچنان  با ماست ودر لحظه لحظه یادش گرامی ودعا برایش جاری است!!!

 روحش شاد وقرين رحمت الحي باد