داکتر نجيب الله نتنها به حزب خويش بلکه بتمام مردم افغانستان تعلق داشت

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

انجنير ذکريا يوسفزی

در مورد داکتر نجيب الله شهيد بسيار مطالب چه خوشبينانه و چه مغرضانه نوشته شده و هم راديو ها، و تلويزيونها در نشرات خود تماسهای در زمينه داشته اند، اگر از توصيف اين شخصيت بگذرم و به نوشته ها و گفتار های مغرضانۀ دشمنان و حريفان داخلی و خارجی ان دقيق شوم، انها جهت وارونه جلوه دادن حقايق در مورد وی به بعضی تبليغات از پيش سازمان يافته گاه ناگاه ميپردازند، و ازين طريق ميخواهند از جنايت و خيانتيکه در قبال حزب وطن، و مردم افغانستان و خصوصا اين شخصيت ملی، والا، شجاع و وطن دوست افغانستان مرتکب شده اند پرده پوشی نموده و اعمال خود را مثبت جلوه داده و از تصفيۀ حسابيکه در اينده از طرف اعضای حزب وطن و مردم افغانستان با انها صورت ميگيرد خود را بيگناه جلوه دهند، تبليغاتيکه عليه وی صورت ميگيرد عبارت اند از :

۱- داکتر نجيب الله در زمانيکه رئيس استخبارات افغانستان بود به شکنجۀ افراد در اسنای تقيق پرداخته است؛

۲- وی شخص مغرور و کينه توز بود؛

۳- در زمان آخر دورۀ ماموريت خويش پول های دولتی را بخارج انتقال داده است؛

۴- دست نشاندۀ روسها بود ،واز خود ارادۀ مستقل نداشت و ...

اينجانب بمثابۀ عضوی عادی حزب وطن، که از دوران شروع کارم تحت تاثير پاکی، صداقت، لياقت و استعداد استثنایی، شجاعت، فصاحت زبان، و اداره چی در حالت بحرانی، وطن دوستی، عشق و علاقه بمردم، آبادی و ازادی وطن، و دسپلين آهنين و اگاهانۀ وی رفته و هميشه بدون گرفتن کدام امتياز در خدمت مردم وطنم قرار گرفته و بمثابۀ فرد پاک، صادق و وطن دوستيکه ازين شخصيت شهيد و وطن دوست به انتباه گرفته بودم تا اخرين لحظه در خدمت مردم قرار داشته تا اينکه مجبور به ترک وطن شدم. نه کدام خانۀ، نه کدام قصری و نه کدام دارايی از من در وطن بجا مانده است. اين مطلب را بخاطر خود ستایی ننوشته ام بلکه برای آن نوشته ام که هزاران عضوء حزب وطن و رهبری آن چنين زيسته، کار نموده اند و بدون زر اندوزی در خدمت وطن و مردم قرار دارند و اينرا از رهبر شهيد خود نجيب الله به ارث برده اند.

ميائيم به تبليغ اول دشمنان داکتر نجيب الله که در حقيقت دشمنان وطن هم هستند. اينکه گويا وی شخصاً به شکنجۀ مردمان در اثنای تحقيق مي پرداخت، درين زمينه بايد گفت که هر دولت و هر سيستم بخاطر امنيت داخلی و خارجی خود و مردمان خود به ادارات امنيتی از جمله استخبارات ضرورت دارد، و در ان اداره بهترين، پاک ترين، صادق ترين و وطن دوست ترين افراد خود را موظف بکار مينمايند، که به اين اساس در دولت جمهوری افغانستان که در ان وقت مورد تجاوز دشمنان وطن از داخل و خارج قرار داشت موجوديت چنين اداره يک امر طبيعی بود، و بنا بر گفتۀ داکتر نجيب الله که هميشه برای کارمندان و همکاران خود ميگفت: شما گل های سر صبد حزب دولت و جامعۀ افغانی هستيد، بالای شما اعتماد زياد صورت گرفته، در اثنای جمع اوری اطلاعات از شروع منبع آنرا دقيق کنترول نموده که اطلاعات بنابر خصومت های شخصی نباشند، افرادی بيگناه زندانی نشوند، در اثنای گرفتاری امر څارنوالان را بايد جدی در نظر بگيريد، هيچکس را بدون اسناد حتی برای يک روز هم زندانی ننمائيد، دراثنای تحقيق از شکنجه و لت و کوب استفاده ننمائيد، کرامت انسانی مظنون را جداً مدنظر بگيريد، از صحت مندی و غذای مظنون هميشه کنترول نمائيد در غير ان بکارمندانيکه به اين امر توجه نمينمايند جزای بسيار شديد داده ميشود... و غيره. در زمانيکه دشمنان تصميم داشتند تا افراد خود را داخل ادارات امنيت دولتی نمايند و برای بدنام ساختن اين اداره به گرفتاريهای خود سرانه بپردازند، رشوه بگيرند، از نام کارمند اين اداره سوء استفاده نمايند، مردم را آزار و شکنجه بدهند. داکتر نجيب الله با درايت کامل متوجۀ چنين امر شده و در داخل اين ارگان ادارۀ ديگری را ايجاد نمود تا بخاطر کشف و جلوگيری و گرفتاری چنين افراد کار نمايند و اين اداره وظيفه خود را به وجه احسن انجام داده و بسياری از چنين افراد را شناسايی، از ادارات امنيت دولتی اخراج و حتی زندانی نمودند. ببينيد شخصی که چنين کار نموده و کارمندان خود را جداً از شکنجۀ مظنونين منع مينمود، پس به اساس کدام منطق میتوان به این ادعا صحه گذاشت که گویا خود به «شکنجۀ مردم» ميپرداخت؟ درينمورد بايد مردم افغانستان عادلانه قضاوت نمايند و تحت تاثير تبليغات دشمن نروند.

درمورد تبليغ دوم دشمنان که ميگويند وی شخص «مغرور» و «کينه توز» بود. درين مورد بايد گفت که چنين تبليغ را انهایي مينمايند که بدون لياقت، با چابلوسی، بواسطه و وسيله بالای مقامات تکيه زده بودند و ياهم از طرف جناح ها و فرکسيونهای متعدد داخل و خارج حزب مورد پشتيبانی قرار داشتند و بالای شهيد داکتر نجيب الله بنحوی از انحا تحميل شده بودند. چون داکتر صاحب خود در زندگی شخصی و دولتی يا رسمی بالای خود دسپلين اگاهانۀ کاری را تحميل ميکرد از ديگران هم کار و نتايج کار را ميخواست، و با افراد بيکاره، استفاده جو و بيدون دسپلين برخورد جدی مينمود. بطور نمونه، زمانيکه تصميم گرفته شد و داکتر صاحب برای روسها واضحاً گفت که ما توانايی دفاع از کشور خود را داريم شما بايد وطن ما را ترک بگوئيد و انها بدون ميل بر اساس مجبوريت ناگزیر به ترک وطن مابودند، ولی درحزب يکتعداد ميخواستند که مقامات عالی داشته باشند، ديگران امنيت انها را بگيرند، ديگران به سربازی بروند، اولاد انها از خدمت سربازی سرباز زنند و حتی بعضی از انها که خود خدمت سربازی را سپری نکرده بودند با بهانه های مختلف در نواحی و ديگر مقامات حزبی و دولتی لميده بودند، داکتر صاحب برای انها گفت که شما در دفاع وطن بايد برای ديگران نمونه باشيد نه اينکه خود از اجرای خدمت سربازی سرزنيد وهمين بود که يک تعداد انها را به خدمت سربازی سوق نمود، و يا انهائيکه از خدمت در جبهات جنگ سرباز ميزدند به ولايت تبديل نموده و همين بود که موجی از تبليغات عليه داکتر صاحب به راه انداخته شد، که گويا وی «مغرور» و «کينه توز» است. درينمورد هم بايد اعضای حزب و مردم افغانستان قضاوت نمايند.

در مورد تبليغ سوم دشمنان که گويا داکتر صاحب نجیب الله در زمان اخر دورۀ ماموريت خويش پول های دولتی را بخارج انتقال داده است، بايد اظهار داشت که: وی از همان اغاز شخص پاک نفس بود، هميشه به اعضای حزب و کارمندان توصيه مينمود که در مبارزه، دفاع از وطن و خدمت بمردم در صف اول قرار داشته باشيد، و در گرفتن امتیازات در اخر، و خودش هم نمونه برای ديگران بود. به همين لحاظ ما ميتوانيم با افتخار بگوئيم که اکثریت مطلق اعضای ارگانهای استخباراتی دوران داکتر نجيب الله افراد پاک و صادق به وطن و منافع ان هستند، اکثريت انها بشمول اينجانب با درنظرداشت امکانات وسيع تاحال هم درخانه های کرايي زنده گی ميکنند، نه مانند دوره های ظاهرشاه، دورۀ مجاهدين و دورۀ فعلی کرزی که حتی افراد عادی انها، اقوام و اقارب از پولهای دولتی و رشوه ستانی دارای سرايها، قصرها، شرکتها و غيره هستند. خانواده شهيد داکتر نجيب الله بجز از اپارتمان دولتی هيچ کدام خانه، شرکت و جايداد های شخصی ندارند. اعضای خانوادۀ اين رهبر شهيد افغانستان هم اکنون مانند افراد عادی در مهاجرت به کمک دولت میزبان زنده گی ميکنند. افراديکه چنين ادعای را عليه خانوادۀ داکتر نجيب الله دارند چرا کدام سندی ارايه نميدارند؟ حکومت کرزی که در تمام کشور ها و بانکها امکانات وسيع دارند چرا کدام سندی در زمينه ارايه نميدارند؟ خوب، منبع اين تبليغات معلوم است و ان عبارت از گروه و يا فرکسيون بدنام و خاين به وطن و حزب وطن، انهائيکه درتبانی با سياه ترين نيروهای ارتجاعی، عقب گراه، مزدور بيگانگان و خاين به وطن و مردم ان عليه داکتر نجيب الله کودتاه کردند، میباشد.

در مورد تبليغ سوم دشمنان که گويا وی دست نشاندۀ روسها بود، و از خود ارادۀ مستقل نداشت، بايد گفت که همين قدر کفايت ميکند که داکتر نجيب الله بصراحت در زمان کارمل و در موجوديت وی به روسها گفته بود که ما تواناېې دفاع مستقلانه از کشور خود را داريم (واين توانایی را در جنگ جلال اباد در عمل نشان داد)، درحاليکه رئیس جمهور قبلی برای روسها گفته بود، طوريکه امروز کرزی به امريکايي ها ميگويد که : اگر شما قوای خود را از افغانستان خارج نمائيد دوباره مجبور خواهيد شد که دوچند قوا به اين کشور اعزام نمائيد. کفايت ميکند که داکتر نجيب الله روز دخول قوای شوروی در افغانستان را روز سياه در تاريخ افغانستان خواند و روز خروج آنرا روز نجات وطن، که همين جسارت وعملکرد وی يکی ازعوامل شهادت وی بدستان سياه مرتجع ترين، مزدورترين و عقب گراه ترين نيروی زمان ما شد. قتل ناجوانمردانۀ داکتر نجيب الله بدستان ناپاک طالبان صورت گرفت ولی زمينۀ انرا انعده اعضای حزب که خائينانه در ائتلاف با شورای نظار جمعيت اسلامی، حزب وحدت اسلامی، حزب اتحاد اسلامی سياف و نيرو های سکترستی که عليه وی کودتاه نمودند، ومانع خروج بخارج از کشور شدند، و استخبارات پاکستان، امريکا، انگلستان، روسيه و عربستان سعودی مهيا ساختند. نفرين ابدی و لعنت خدا برهمۀ اينها.

خداوند اين سردار شهدا را غريق رحمت نموده و به دوستداران وی و تمام مردم ستمديدۀ افغانستان اجر عظيم ارزانی فرمايد.